سیاست خارجی با دیپلماسی ورزشی

در دنیای مدرن امروز به ورزش تنها بعنوان یک تفریح و تفنن نگاه نمی‌شود و کشوری که میزبان یک رخداد ورزشی در سطح جهانی می‌باشد از شرایط پیش‌رو بعنوان یک هدف و دیپلماسی سیاسی به آن نگاه می‌نماید وکشورها  جهت کسب حق میزبانی رقابت‌های بزرگ ورزشی با یکدیگر در جدال پنهان قرار می‌گیرند.

رخدادهای بزرگ ورزشی علاوه بر مزیت‌های اقتصادی و تجاری که برای کشور میزبان به ارمغان می‌آورد. با توجه به جذابیت‌های نهفته در برخی از مسابقات ورزشی همچون فوتبال بعنوان یکی از ابزارهای سیاست بین‌الملل بهره جسته و از آن بجهت افزایش مشروعیت و پرستیژ سیاسی در همسوسازی افکار عمومی جهانی و افزایش اعتبار خود در صحنه جهانی و روابط بین‌الملل استفاده می‌نمایند.

با نگاهی گذرا به یکی از رخدادهای بزرگ ورزشی اخیر که همان جام جهانی قطر و جام ملت‌های آسیا در قطر می‌باشد و نگاه میلیاردها انسان را بخود معطوف داشته، نشان می‌دهد که کشور کوچکی مانند قطر در منطقه خاورمیانه که در حاشیه کشورهای بزرگ همچون ایران و عربستان موجودیت خود را در خطر می‌بیند توانسته است در عرصه بین‌الملل  اقدام به ترمیم موقعیت شکننده خود کند و از سویی بعنوان یک کشور مستقل در سیاست‌های خود با وجود قدرت‌های منطقه‌ای،که توانسته است میزبان بزرگترین رخداد ورزشی جهان علیرغم کوچکی کشورش باشد و از آن برای افزایش ثبات و موجودیت خود بهره گیرد و از سویی نیز موجب افزایش اعتماد به نفس ملت خود و به تبع آن اقدام به ترمیم شکاف‌های اجتماعی خود نماید.

در عرصه بین‌الملل شاهد  عبور از قدرت سخت و تمایل کشورها به بکارگیری قدرت نرم بوده و در این گذار رخدادهای ورزشی بعنوان زبان مشترک جهانی در قدرت نرم بیشتر مورد توجه می‌باشد که با کمترین هزینه، ضمن ارتقاء هویت ملی و ایجاد یکپارچگی، شرایط را برای تغییرات مهم سیاسی و اقتصادی مهیا ساخته و این امید را برای کشورهای کوچکی همچون قطر ایجاد نماید تا از این ابزار دیپلماسی برای ایجاد اعتبار بین‌المللی و تقویت موجودیت خود برای بلند پروازی در کنار کشورهایی بزرگ همچون ایران و عربستان تبدیل به بازیگری قابل اعتماد و بزرگ در منطقه و عرصه بین‌الملل تبدیل گردد که توانایی میانجی‌گری‌ها و حل بحران‌ها را دارد.

دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با نگاهی دقیق به تحولات منطقه‌ای خصوصاً سیاست‌های نهفته در دیپلماسی ورزشی کشور قطر و مطالعه آن توجه بیشتری به قدرت نرم داشته و با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی سیاست های جدیدی را تعریف تا کنشگری خود را در عرصه بین الملل افزایش دهد.

روند حاکم در عرصه بین‌الملل نشان می‌دهد که جهت کنش‌گری در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی می‌بایست از هر دو بعد قدرت سخت و نرم بهره جسته و از قدرت نرم برای اقناع‌سازی و جذب افکار عمومی در جهت افزایش اعتبار جهانی و ارائه تصویری قابل اعتماد در منظر افکار عمومی جهانی استفاده نماید. لذا وزارت خارجه جمهوری اسلامی تنها به دیپلماسی سیاسی در عرصه بین‌الملل نباید بسنده کند بلکه در تعامل با دیگر وزارتخانه‌ها خصوصا وزارت ورزش و جوانان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی همکاری و همراهی مشترک نسبت به تلطیف‌سازی محیط بین‌الملل اقدام نماید.

نگارنده: علیپور استخری

Related posts

رتبه‌بندی IMI100؛ ابزاری برای توانمندسازی و ارتقای بخش خصوصی

سرمایه‌گذاری صندوق توسعه ملی برای جهش 7000 مگاواتی انرژی خورشیدی

شراکت غذایی ایران و پاکستان؛ هدف 3 میلیارد دلاری تجارت