*پارس جنوبی و فشار افزایی؛ چالشها و اولویتهای حیاتی برای انرژی کشور
*نقش استراتژیک میدان گازی پارس جنوبی در زنجیره انرژی ایران
مرکزیت تولید گاز و میعانات گازی کشور در میدان مشترک پارس جنوبی، آن را به قلب تپنده صنعت انرژی ایران تبدیل کرده است. این میدان نهتنها تأمینکننده ۷۳ درصد از گاز مصرفی کشور است، بلکه بخش قابل توجهی از میعانات گازی استخراجشده از این میدان به تولید بنزین در پالایشگاههایی نظیر ستاره خلیج فارس اختصاص مییابد. به گفته مهران مرادعلی، کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس، میعانات گازی تولیدی میدان پارس جنوبی حدود ۴۰ درصد از نیاز کشور به بنزین را پوشش میدهد. بدین ترتیب، هرگونه کاهش در ظرفیت تولید این میدان میتواند پیامدهای گستردهای برای زنجیره تأمین سوخت ایران به همراه داشته باشد.
*ضرورت اجرای پروژههای فشار افزایی؛ بقای تولید گاز و میعانات گازی
به گفته مرادعلی، فشار مخزن پارس جنوبی در حال کاهش است و اجرای پروژههای فشار افزایی برای حفظ ظرفیت تولیدی این میدان، اولویت مطلق صنعت نفت ایران است. اگرچه قراردادهای لازم برای اجرای این برنامه منعقد شده، اما تأخیر در اخذ مجوزهای اجرایی، روند پیشبرد این پروژه مهم را کند کرده است. وی هشدار داد که تعلل در اجرای فشار افزایی میتواند منجر به کاهش تولید روزانه گاز، افت صادرات میعانات گازی، و کمبود خوراک پالایشگاه ستاره خلیج فارس شود؛ موضوعی که در نهایت ناترازی در تولید و مصرف بنزین را به همراه خواهد داشت.
*قطر در مسیر پیشرفت؛ تهدیدی برای سهم ایران از میدان مشترک
درحالیکه ایران هنوز در مراحل اولیه تحقق برنامه فشار افزایی قرار دارد، قطریها با برنامهریزی منسجم، اجرای طرحهای توسعه و فشار افزایی را نهایی کردهاند. این پیشرفت قطر میتواند سهم گاز ایران را از میدان مشترک کاهش دهد. به گفته مرادعلی، اگر این روند ادامه یابد، در سالهای آینده، ممکن است ایران بخش قابل توجهی از گاز خود را از دست بدهد و تراز منفی انرژی در کشور تشدید شود.
*چالشهای پالایشگاه ستاره خلیج فارس؛ نیاز مبرم به خوراک پایدار
پالایشگاه ستاره خلیج فارس، بزرگترین پالایشگاه تولید بنزین کشور است که منبع اصلی خوراک آن، میعانات گازی پارس جنوبی است. این پالایشگاه به تنهایی بیش از 40 درصد بنزین کشور را تامین میکند که آن را به یکی از محوریترین قطبهای پایداری تولید انرژی در ایران بدل میسازد. کاهش تولید میعانات گازی یا ناتمام ماندن فشار افزایی در پارس جنوبی میتواند به شکل مستقیم بر توان تولید این پالایشگاه تأثیر گذاشته و کشور را با بحران عرضه بنزین مواجه کند.
*ارتباط مستقیم اهداف برنامه هفتم با فشار افزایی پارس جنوبی
در سند برنامه هفتم توسعه، تأکید زیادی بر افزایش تولید گاز و بهبود ناترازی بنزین در کشور شده است. با توجه به اینکه پارس جنوبی بزرگترین تأمینکننده گاز و میعانات گازی کشور است، تحقق این اهداف بهطور مستقیم به اجرای موفقیتآمیز پروژههای فشار افزایی وابسته است. مرادعلی خاطرنشان میکند که تکمیل این پروژهها نقشی کلیدی در تحقق اهداف برنامه هفتم و جلوگیری از گسترش بحران انرژی ایفا خواهد کرد.
*پیامدهای اقتصادی و راهکارها؛ ضرورت تداوم صادرات و ارزآوری
مرکزیت پارس جنوبی در ساختار انرژی و اقتصاد کشور، آن را به یک مهره حیاتی در تأمین ارز مورد نیاز و اقتصاد کشور تبدیل کرده است. افزون بر تأمین انرژی داخلی، بخشی از تولیدات این میدان، از جمله میعانات گازی، به صادرات اختصاص دارد. توقف یا کاهش تولید در این میدان میتواند درآمد ارزی کشور را دچار افت جدی کرده و راهکارهایی برای مقابله با تحریمهای اقتصادی را محدود کند. از این رو، بهموازات تسریع پروژه فشار افزایی، ضرورت دارد تمرکز بیشتری بر جذب سرمایهگذاریهای خارجی و توسعه فناوریهای نوین انجام شود.
*درسهای پارس جنوبی برای صنعت انرژی؛ انگشت اتهام به کجا نشانه میرود؟
به باور کارشناسان، یکی از اصلیترین دلایل تعلل در اجرای پروژه فشار افزایی، عدم هماهنگی میان دستگاههای دولتی و نهادهای اجرایی است. علیرغم اهمیت استراتژیک این میدان، بهکارگیری رویکردی منفعلانه و عدم اولویتدهی کافی به اجرای پروژهها، مانعی جدی بر سر راه پیشرفت است. این تأخیر ضمن افزایش هزینههای اجرایی، فرصتهای طلایی بهرهبرداری بیشتر از میدان مشترک را در اختیار قطر قرار داده است.
* پل معلق میان رفاه انرژی و بیبرنامگی راهبردی
میدان گازی پارس جنوبی را باید به چشم شاهکلید انرژی و اقتصاد ایران نگریست. سهم عمدهای از گاز و میعانات گازی کشور از این میدان تأمین میشود که پیامدی مستقیم بر تامین سوخت، ارزآوری و صادرات دارد. با وجود اهمیت حیاتی فشار افزایی، تأخیرهای کنونی در اجرای این طرح، نشانهای از بحران مدیریتی و عدم انسجام راهبردی در صنعت انرژی کشور است.
*راهحل چیست؟
اجرای سریع و برنامهریزیشده پروژههای فشار افزایی، جذب سرمایهگذاری خارجی، تمرکز بر توسعه فناوری و ارتقای بهرهوری سیستمهای فعلی باید در اولویت قرار بگیرند. از سوی دیگر، مسئولان باید از تجارب موفق قطر در مدیریت میدانهای گازی مشترک درس بگیرند و با ضمانت حقوقی و قانونی مطمئن، قراردادها را بهسرعت عملیاتی کنند. آینده تأمین انرژی و ارزآوری کشور، به اقدام بهموقع و قاطع نیاز دارد. هرگونه تأخیر بیشتر، هزینهای سنگین برای اقتصاد و امنیت انرژی کشور خواهد داشت.