*تغییر نیازهای صنایع به سمت فلزات سبز
در حالی که زغالسنگ و نفت هنوز جایگاه اصلی خود را در تامین انرژی حفظ کردهاند، فلزات حیاتی مانند لیتیوم، نیکل، کبالت و مس در اولویت تحول انرژیهای سبز قرار گرفتهاند. تقاضای فزاینده برای این مواد، از جمله رشد چشمگیر نیاز به مس (50 درصد) و لیتیوم (8 برابر) تا سال 2040، اهمیت استراتژیک این منابع را بیشتر کرده است. این فلزات پایه اصلی ساخت باتریها و فناوریهای انرژی پاک هستند و اختلال در تامین آنها میتواند پیشرفت جهانی در مقابله با تغییرات اقلیمی را مختل کند.
*تسلط چین بر زنجیره تامین فلزات حیاتی
چین بهعنوان بازیگر کلیدی در استخراج و فرآوری 80 درصد از مواد معدنی حیاتی، نقشی بیبدیل در بازار این فلزات ایفا میکند. این تسلط، نگرانیهای امنیتی را در کشورهای غربی افزایش داده و موضوع وابستگی به زنجیره تامین چین را به اولویت دولت آمریکا تبدیل کرده است. اما تفکیک زنجیرههای تامین از چین بسیار دشوار است، زیرا شرکتهای معدنی بزرگ اروپایی و آمریکایی همچنان به فرآوری مواد در چین وابستهاند.
*سرمایهگذاریهای معدنی کشورهای مختلف
کشورهای مختلف، از عربستان سعودی و امارات گرفته تا اندونزی و کنگو، تلاش کردهاند از فرصت بازار مواد معدنی برای رشد اقتصادی و اشتغالزایی استفاده کنند.
- عربستان سعودی: برنامهریزی برای 75 میلیارد دلار سهم بخش معدن در اقتصاد تا سال 2035.
- امارات: خرید سهم 51 درصدی در معادن “موپانی” زامبیا.
- کنگو: استخراج 70 درصد کبالت جهان بههمراه اشتغالزایی برای 2 میلیون کارگر، اگرچه نگرانیهای حقوق بشری درباره معدنکاری دستی در این کشور وجود دارد.
*چالشهای اجتماعی و زیستمحیطی معدنکاری
استانداردهای پایین نیروی کار، بهویژه استفاده از کودکان در معادن، و مشکلات زیستمحیطی ناشی از بهرهبرداری از منابع، به مهمترین چالشهای اجتماعی و اقتصادی تبدیل شدهاند. فعالان مدنی تاکید دارند که به جای حذف فعالیتهای معدنی سنتی، باید این بخشها را رسمی و استاندارد کرد. اگر این چالشها نادیده گرفته شوند، ممکن است کشورها با اختلافات مالیاتی، مسائل اجتماعی و ممنوعیتهای صادراتی مواجه شوند.
*اهمیت قوانین ESG در مدیریت ریسکهای معدنی
دولتهای غربی قوانین سختگیرانهای در رابطه با مسائل زیستمحیطی، اجتماعی و نظارتی (ESG) اعمال کردهاند، از جمله مالیاتهای مرتبط با تولید گازهای گلخانهای. اگرچه این استانداردها از سوی شرکتهای معدنی بهعنوان مانعی در برابر رقابتپذیری مورد انتقاد قرار گرفته، اما حامیان ESG معتقدند که بیتوجهی به این ریسکها میتواند به مشکلات مالی و زیستمحیطی شدیدتری منجر شود.
*رقابت ژئوپلیتیکی برای تسلط بر بازار مواد معدنی
کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا با تشکیل ائتلافهای جدید نظیر «مشارکت امنیت معدنی» (MSP) تلاش دارند استقلال بیشتری در برابر چین به دست آورند. این ائتلاف با تاکید بر استانداردهای زیستمحیطی و نیروی کار تلاش دارد جایگزینهایی در زنجیره تامین ارائه کند. اما با وجود این تلاشها، تسلط چین بر بازارهای آفریقا و آسیا، همچنان یک مانع جدی محسوب میشود.
*سرمایهگذاری در فلزات بنیادین؛ یک فرصت پایدار
سرمایهگذاری در فلزات اصلی مثل مس، آلومینیوم و فولاد بهعنوان گزینهای پایدارتر پیشنهاد شده است. این مواد اهمیت بیشتری در زیرساختهای تحول سبز دارند و شرکتهای بزرگ معدنی که درگیر استخراج این مواد هستند، فرصتهای مطمئنتری برای جذب سرمایهگذاری فراهم میکنند. جورج چولی، مدیر پورتفو در شرکت ناینتی وان، تاکید کرده که این فلزات، زیرساختهای حیاتی برای پیشبرد انرژیهای تجدیدپذیر هستند و سرمایهگذاری در آنها بازدهی بلندمدت تضمینشدهای دارد.
*مدیریت چالشها و فرصتها
بازار مواد معدنی حیاتی در حال تبدیل شدن به یکی از حساسترین حوزههای سرمایهگذاری است. از یک سو، رشد تقاضا و نقش کلیدی فلزات در تحول انرژیهای سبز، فرصتی طلایی برای سرمایهگذاران ارائه کرده است. از سوی دیگر، تمرکز منابع در مناطق خاص، رقابت ژئوپلیتیکی، استانداردهای نیروی کار و قوانین زیستمحیطی چالشهایی پیچیده ایجاد کردهاند. کشورهایی مانند چین با تسلط بر زنجیره تامین، بازیگران غالب در این حوزه هستند، اما کشورهای دیگر از جمله آمریکا و متحدانش در تلاشاند جایگاه خود را بهبود دهند. مدیریت این چالشها با استفاده از قوانین شفاف، تنوع زنجیره تأمین و بهرهگیری از فناوریهای نوین، کلید موفقیت در این حوزه پرریسک است.