*تحلیل وضعیت ایران در بستر جهانی تغییرات اقلیمی
*واقعیت انکارناپذیر تغییرات اقلیمی و ضرورت توسعه پایدار
تغییرات اقلیمی از مرحله پیشبینیهای علمی عبور کرده و به واقعیتی ملموس تبدیل شده که تمام ابعاد حیات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی کشورها را تحت تأثیر قرار داده است. افزایش دمای کره زمین، دگرگونی الگوهای بارش، صعود سطح آب دریاها و تشدید بیسابقه رخدادهای طبیعی، دیگر صرفاً تهدیدی برای محیط زیست نیستند، بلکه به چالشی فراگیر برای اقتصاد ملی، سلامت عمومی و ثبات اجتماعی تبدیل شدهاند. کمبود روزافزون منابع آبی، تخریب گسترده اکوسیستمها و فشارهای فزاینده زیستمحیطی، آینده کشورها را در معرض تهدیدی جدی قرار داده است.
*رتبه 87 ایران در میان 180 کشور جهان
براساس جدیدترین گزارش شاخص جهانی ND-GAIN، جمهوری اسلامی ایران با کسب امتیاز کلی 48.2 در رتبه 87 از میان بیش از 180 کشور قرار گرفته است. این جایگاه که ایران را در میانه جدول رتبهبندی قرار میدهد، حاکی از فاصله قابل توجه کشور با اقتصادهای پیشرو در زمینه تابآوری اقلیمی است. موقعیت فعلی نشاندهنده آن است که علیرغم آسیبپذیری نسبی در برابر تهدیدات اقلیمی، ضعفهای ساختاری در آمادگی نهادی، اقتصادی و اجتماعی، مانع اصلی در مسیر دستیابی به توسعه پایدار محسوب میشود.
*دیدگاه تورج زارع درباره پروژههای توسعهای ناپایدار
تورج زارع، مدیرعامل شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران (ایمپاسکو)، در تحلیلی جامع به بررسی چالشهای اقلیمی کشور پرداخته است. وی با اشاره به نتایج برخی پروژههای توسعهای در ایران، تأکید میکند که بسیاری از این طرحها در عمل پایداری لازم را نداشتهاند. علت اصلی این ناپایداری، اجرای شتابزده پروژهها صرفاً برای پاسخگویی به نیازهای فوری نسل کنونی بوده، در حالی که حقوق نسلهای آینده و ملاحظات زیستمحیطی بهطور سیستماتیک نادیده گرفته شده است.
*رویکرد سازنده به جای مقصریابی
نکته قابل توجه در تحلیل زارع، پرهیز از دام مقصریابی و اتخاذ رویکردی سازنده است. وی معتقد است که برای ارزیابی منصفانه تصمیمات گذشته، باید شرایط و محدودیتهای آن زمان را در نظر گرفت. بسیاری از منتقدان امروزی احتمالاً در همان شرایط، تصمیمات مشابهی اتخاذ میکردند. افتادن در دام سرزنش متقابل نهتنها امنیت روانی متخصصان را برای اصلاح وضعیت موجود تضعیف میکند، بلکه سرمایه حیاتی اعتماد عمومی را نیز خدشهدار میسازد. این در حالی است که حل معضل تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن، بیش از هر چیز نیازمند سرمایه اعتماد عمومی و مشارکت همگانی است.
*شاخص ND-GAIN بهعنوان ابزار علمی سنجش
برای درک دقیق جایگاه واقعی کشور در مواجهه با چالشهای اقلیمی، استفاده از ابزارهای علمی معتبر ضروری است. شاخص ND-GAIN که توسط دانشگاه معتبر نوتردام آمریکا طراحی شده و از سال 2013 بهطور منظم بهروزرسانی میشود، یکی از جامعترین ابزارهای سنجش تابآوری اقلیمی محسوب میشود. این شاخص با ارائه تصویری جامع از توانایی کشورها در مقابله با تغییرات اقلیمی، به سیاستگذاران کمک میکند تا تصمیمات خود را نه بر مبنای حدس و گمان، بلکه بر پایه دادههای علمی دقیق و قابل اتکا اتخاذ کنند.
*ابعاد دوگانه آسیبپذیری و آمادگی
شاخص ND-GAIN دو بُعد اساسی را در ارزیابی تابآوری اقلیمی مورد بررسی قرار میدهد. بُعد نخست، آسیبپذیری (Vulnerability) است که میزان حساسیت یک کشور در برابر تهدیدات اقلیمی نظیر خشکسالی، سیلاب، تغییر الگوهای بارش و فشار بر منابع طبیعی را میسنجد. این شاخص در مقیاسی بین 0 تا 1 محاسبه میشود که عدد 0 نشاندهنده بهترین وضعیت و عدد 1 بیانگر بدترین شرایط است. بُعد دوم، آمادگی (Readiness) است که ظرفیت اقتصادی، نهادی و اجتماعی کشور برای جذب سرمایه، بهرهگیری از فناوریهای نوین و اجرای سیاستهای سازگارانه را ارزیابی میکند. در این شاخص نیز مقیاس بین 0 تا 1 است، با این تفاوت که اعداد بزرگتر نشاندهنده وضعیت بهتر هستند.
*تحلیل عمیق شاخصها و روند تاریخی ایران
*شش حوزه کلیدی آسیبپذیری اقلیمی
زیرشاخههای آسیبپذیری در شاخص ND-GAIN شامل 6 حوزه حیاتی میشود که هر یک نقش تعیینکنندهای در سنجش میزان تابآوری کشورها دارند. حوزه غذا، امنیت غذایی و پایداری سیستمهای کشاورزی را بررسی میکند. حوزه آب، وضعیت منابع آبی و دسترسی پایدار به آب سالم را میسنجد. بخش سلامت، تأثیرات تغییرات اقلیمی بر سلامت عمومی و ظرفیت سیستم بهداشتی را ارزیابی میکند. خدمات اکوسیستم، سلامت و کارکرد اکوسیستمهای طبیعی را مورد توجه قرار میدهد. مسکن انسانی، تابآوری شهرها و سکونتگاهها در برابر تهدیدات اقلیمی را بررسی میکند و در نهایت، زیرساختها، مقاومت شبکههای حیاتی کشور را در برابر حوادث طبیعی میسنجد.
*سه رکن اساسی آمادگی ملی
زیرشاخههای آمادگی در 3 حوزه کلیدی دستهبندی میشوند. بُعد اقتصادی، توانایی کشور در جذب سرمایهگذاریهای سبز و تأمین مالی پروژههای سازگاری را میسنجد. بُعد حکمرانی، کیفیت نهادها، شفافیت و اثربخشی سیاستگذاریهای اقلیمی را ارزیابی میکند. بُعد اجتماعی نیز سطح آموزش، آگاهی عمومی و سرمایه انسانی برای پاسخگویی به بحرانهای اقلیمی را مورد بررسی قرار میدهد. ترکیب این 9 حوزه در مجموع، تصویری دقیق و چندبُعدی از نقاط قوت و ضعف هر کشور در مواجهه با چالشهای اقلیمی ترسیم میکند.
*امتیاز 0.376 آسیبپذیری ایران و مفهوم آن
ایران با کسب امتیاز 0.376 در بخش آسیبپذیری، در وضعیت “نسبتاً آسیبپذیر اما قابل مدیریت” قرار دارد. این امتیاز نشان میدهد که کشور در برابر تهدیدات اقلیمی آسیبپذیر است، اما این آسیبپذیری هنوز در سطحی است که با اتخاذ سیاستهای مناسب و اقدامات بهموقع، قابل کنترل و مدیریت باشد. با این حال، تداوم روند فعلی بدون اقدامات اصلاحی، میتواند این وضعیت را به سطح بحرانی برساند.
*تجلی آسیبپذیری در بخشهای مختلف
آسیبپذیری اقلیمی ایران در حوزههای مختلف تجلی مییابد. در بخش منابع آب، تکرار خشکسالیهای پیدرپی و برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، پایداری منابع آبی را به شدت تهدید میکند. در حوزه غذا و کشاورزی، کاهش محسوس امنیت غذایی و فشار فزاینده بر سیستمهای کشاورزی سنتی در شرایط کمآبی مشهود است. بخش سلامت با افزایش بیماریهای مرتبط با گرمای شدید و آلودگی هوا مواجه است. اکوسیستمهای کشور دچار افت شدید تنوع زیستی و فرسایش گسترده خاک شدهاند. شهرها و سکونتگاهها با افزایش ریسک سیلابهای ناگهانی و تشکیل جزایر گرمایی شهری روبرو هستند و زیرساختهای کشور نیز به دلیل فرسودگی و مقاومت پایین، آسیبپذیری بالایی در برابر حوادث طبیعی دارند.
*امتیاز پایین 0.341 در آمادگی و چالشهای پیش رو
امتیاز 0.341 ایران در بخش آمادگی، نشاندهنده فاصله قابل توجه کشور از سطح مطلوب و استانداردهای جهانی است. این ضعف در سه بُعد اصلی نمایان میشود. در بُعد اقتصادی، محدودیتهای جدی در تأمین مالی پروژههای توسعه پایدار و وابستگی شدید اقتصاد به درآمدهای نفتی، مانع اصلی محسوب میشود. در بُعد حکمرانی، کمبود شفافیت، ضعف در طراحی و اجرای سیاستهای پایدار و عدم هماهنگی مؤثر بین نهادهای مختلف، چالشهای عمدهای هستند. در بُعد اجتماعی نیز پایین بودن سطح آموزش و آگاهی عمومی نسبت به تغییرات اقلیمی و مقاومت در برابر تغییر الگوهای مصرف، موانع جدی در مسیر سازگاری محسوب میشوند.
*روند نزولی دو دهه و سقوط از رتبه 63 به 87
بررسی روند تاریخی جایگاه ایران در شاخص ND-GAIN، تصویر نگرانکنندهای را نمایان میسازد. در دهه 2000 میلادی، ایران با رتبهای بین 63 تا 67 در موقعیت نسبتاً بهتری قرار داشت. اما این جایگاه به تدریج تنزل یافت و در سال 2023 به رتبه 87 سقوط کرد. این افت 24 پلهای نه به دلیل افزایش ناگهانی تهدیدات اقلیمی، بلکه عمدتاً ناشی از عقبماندن در تقویت زیرساختهای سازگاری و عدم اقدام بهموقع برای کاهش آسیبپذیریها بوده است. در همین بازه زمانی، بسیاری از کشورهای رقیب و حتی همسایه، با اجرای برنامههای هدفمند توانستهاند جایگاه خود را بهبود بخشند.
*موقعیت ایران در ربع پایین-چپ ماتریس جهانی
امتیاز پایین ایران در هر دو بُعد آسیبپذیری و آمادگی، کشور را در ربع پایین-چپ ماتریس ND-GAIN قرار داده است. این موقعیت بیانگر ترکیب نامطلوبی از آسیبپذیری نسبتاً بالا و آمادگی پایین است. براساس رتبهبندی جهانی، ایران از نظر آسیبپذیری در جایگاه 122 و از نظر آمادگی در رتبه 111 قرار دارد. این ارقام نشان میدهند که اگرچه آسیبپذیریهای فعلی کشور هنوز در سطحی قابل مدیریت هستند، اما بدون ارتقای فوری و جدی سطح آمادگی، امکان سازگاری مؤثر با چالشهای اقلیمی آینده وجود نخواهد داشت.
*تهدیدات منطقهای و راهکارهای سازگاری
*وضعیت بحرانی کشورهای همسایه در نقشه اقلیمی
نگاهی به نقشه جهانی شاخص ND-GAIN، وضعیت نگرانکننده منطقه خاورمیانه و همسایگان ایران را آشکار میسازد. بسیاری از کشورهای پیرامونی در محدوده رنگهای قرمز یا نارنجی قرار دارند که نشاندهنده ترکیب خطرناک آسیبپذیری بالا و آمادگی پایین در برابر تغییرات اقلیمی است. این وضعیت منطقهای نشان میدهد که خاورمیانه و آسیای مرکزی با چالشهای اقلیمی جدیتری نسبت به بسیاری از مناطق دیگر جهان روبرو هستند و این موضوع پیامدهای امنیتی و اقتصادی گستردهای برای همه کشورهای منطقه از جمله ایران خواهد داشت.
*تهدید جدی مهاجرتهای اقلیمی منطقهای
یکی از مهمترین و کمتر مورد توجه قرار گرفته پیامدهای این شرایط، پدیده مهاجرت اقلیمی است. با تشدید بحرانهای زیستمحیطی در کشورهای همسایه، موجهای گسترده مهاجرت به سمت کشورهایی با شرایط نسبتاً بهتر آغاز خواهد شد. هرچه کشورهای پیرامونی بیشتر درگیر خشکسالیهای طولانی، کمبود حاد آب، بیثباتی تولیدات کشاورزی و کاهش شدید کیفیت زندگی شوند، فشار بر مرزهای ایران برای جذب این موجهای مهاجرتی بهطور تصاعدی افزایش خواهد یافت. این روند میتواند تأثیرات مستقیم و چندگانهای بر کشور داشته باشد.
*پیامدهای چندوجهی مهاجرت اقلیمی بر ایران
موجهای مهاجرت اقلیمی میتوانند به شکل مستقیم بر امنیت غذایی کشور فشار وارد کنند و تقاضا برای منابع آب محدود داخلی را افزایش دهند. نیاز به توسعه سریع زیرساختهای شهری برای اسکان مهاجران، فشار مضاعفی بر بودجه و منابع ملی وارد خواهد کرد. ارائه خدمات اجتماعی، بهداشتی و آموزشی به جمعیت رو به رشد مهاجران، چالشهای جدیدی برای سیستمهای خدمات عمومی ایجاد میکند. در نهایت، این فرآیند میتواند آسیبپذیری کلی ایران را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و کشور را در موقعیت دشوارتری قرار دهد.
*ضرورت دیپلماسی اقلیمی و همکاری منطقهای
واقعیت این است که حتی اگر ایران بتواند با سیاستگذاریهای داخلی موفق، سطح آسیبپذیری خود را کنترل و مدیریت کند، بحرانهای منطقهای و موجهای مهاجرتی ناشی از تغییرات اقلیمی بهعنوان یک متغیر خارجی قدرتمند، میتواند تابآوری کشور را به شدت کاهش دهد. این شرایط نشان میدهد که راهکارهای ایران برای سازگاری با تغییرات اقلیمی نمیتواند صرفاً در چارچوب مرزهای ملی تعریف و اجرا شود. توسعه دیپلماسی اقلیمی فعال، ایجاد مکانیسمهای همکاری منطقهای برای مدیریت بحرانهای مشترک و طراحی راهبردهای هوشمندانه برای مدیریت منابع مشترک، ضرورتی انکارناپذیر است.
*سازگاری بهعنوان اولویت استراتژیک سازمانها
در شرایط کنونی ایران، اگرچه سیاستهای کاهش انتشار آلودگی و گازهای گلخانهای اهمیت حیاتی دارند، اما مهمترین وظیفه سازمانها و نهادها، تمرکز بر سازگاری (Adaptation) با تغییرات اقلیمی است. در ادبیات تخصصی تغییرات اقلیمی، سازگاری به معنای مجموعه اقداماتی تعریف میشود که هدف آنها به حداقل رساندن اثرات منفی تغییر اقلیم بر انسانها، زیرساختها و اکوسیستمها است. همزمان، این اقدامات باید ظرفیتهای جدیدی برای تابآوری ایجاد کنند و از فرصتهای احتمالی ناشی از تغییرات اقلیمی بهرهبرداری نمایند.
*فراتر از دفاع؛ شناسایی فرصتهای اقلیمی
نکته کلیدی در مفهوم سازگاری این است که صرفاً به معنای “دفاع در برابر خطرات” نیست. سازگاری هوشمندانه شامل شناسایی دقیق فرصتهای جدید و بهرهگیری حداکثری از آنها نیز میشود. تجربههای موفق جهانی نشان داده که با اتخاذ رویکرد صحیح سازگاری، میتوان سیستمهای اجتماعی، فیزیکی و طبیعی را نهتنها در برابر تهدیدات مقاومتر، بلکه پایدارتر و کارآمدتر نیز ساخت. کشورها و سازمانهای پیشرو در این زمینه، اقدامات متنوعی شامل مدیریت بهینه منابع محدود، بازسازی و تقویت زیرساختهای ناکافی، توسعه سیستمهای هشدار سریع برای مقابله با خشکسالی و آتشسوزی، آمادهسازی برای پذیرش و مدیریت مهاجرتهای اقلیمی و طراحی مکانیسمهای پیشگیری از منازعات اجتماعی ناشی از فشار بر منابع کمیاب را در دستور کار قرار دادهاند.
*نقش حیاتی فرهنگ سازمانی و مهارتهای نرم
واقعیت مهم این است که سازگاری موفق تنها به سیاستهای فنی و پروژههای زیرساختی محدود نمیشود. بخش قابل توجهی از موفقیت در این مسیر، به عوامل نرم و کمتر قابل مشاهده وابسته است. فرهنگ سازمانی مناسب و توسعه مهارتهای نرم، نقشی تعیینکننده در موفقیت برنامههای سازگاری دارند. سازگاری اقلیمی صرفاً یک پروژه عمرانی یا بسته فناوری نیست، بلکه فرایندی عمیقاً اجتماعی و سازمانی است که تنها در بستر اعتماد متقابل، گفتوگوی سازنده و همکاری جمعی میتواند به نتایج مطلوب برسد.
*ضرورت ایجاد امنیت روانی برای متخصصان
اجرای موفق سیاستهای سازگاری، نیازمند ایجاد فضایی امن و باز است که در آن کارشناسان، مدیران و تصمیمگیران بتوانند بدون ترس از سرزنش، برچسبگذاری سیاسی یا تبعات شغلی، دیدگاههای تخصصی خود را به صراحت بیان کنند. در غیاب چنین امنیت روانی، نظرات ارزشمند کارشناسی به حاشیه رانده میشوند، متخصصان توانمند دچار دلسردی و انفعال میشوند و در نهایت، ظرفیت ملی برای اصلاح و بهبود وضعیت موجود به تدریج تحلیل میرود. تجربههای بینالمللی به وضوح نشان داده که حتی با وجود بهترین ساختارهای سازمانی و فراوانترین منابع مالی، در صورت فقدان امنیت روانی، دستیابی به تابآوری واقعی غیرممکن خواهد بود.
*اهمیت دانش بومی و ظرفیتهای محلی
نکته اساسی دیگر این است که سازگاری موفق تنها با اتکا به علوم و فناوریهای وارداتی امکانپذیر نیست. تحقق سازگاری پایدار، مستلزم شناخت عمیق از فرهنگ استفاده مردم، الگوهای کار و تولید محلی است. این عناصر در هر جامعهای ماهیت منحصربهفرد خود را دارند و تنها از طریق بهرهگیری هوشمندانه از دانش بومی و ظرفیتهای محلی میتوانند بهدرستی فعال و به کار گرفته شوند. متأسفانه یکی از بزرگترین چالشهای سازگاری در ایران، همین نبود امنیت روانی در سازمانها و فضای عمومی است که باعث میشود ظرفیتهای بومی ارزشمند و خلاقیتهای محلی، بهجای آنکه شناسایی، تقویت و به خدمت گرفته شوند، نادیده گرفته یا سرکوب شوند.
*توسعه مهارتهای نرم؛ کلید موفقیت سازگاری
در این شرایط، مهارتهای نرم (Soft Skills) جایگاه محوری در فرایند سازگاری پیدا میکنند. تواناییهایی نظیر برقراری گفتوگوی سازنده، مهارت گوشدادن فعال، مدیریت حرفهای تعارضات، حل خلاقانه مسائل بهصورت جمعی و رهبری مشارکتی، به همان اندازه که فناوریهای پیشرفته در حوزههای آب، انرژی یا کشاورزی برای موفقیت سازگاری ضروری هستند، اهمیت دارند. این مهارتها به سازمانها امکان میدهند از تضارب آرا و دیدگاههای متنوع، به تصمیمهای هوشمندانه، عملی و قابل اجرا برسند و اجماع واقعی و پایداری برای اقدام شکل دهند.
*میراث قنات و ضرورت نوآوری معاصر
ایران در طول تاریخ نشان داده که توانایی ذاتی برای سازگاری با شرایط سخت اقلیمی را دارد. سیستم قناتها بهعنوان نمونهای برجسته از راهحلهای بومی و نوآورانه برای مواجهه با اقلیم خشک، گواه این توانمندی تاریخی است. اما در عصر کنونی که با تغییرات شتابان و بیسابقه اقلیمی مواجه هستیم، اتکای صرف به میراث گذشته یا وابستگی کامل به فناوریهای وارداتی، پاسخگوی نیازهای پیچیده امروز نخواهد بود. آنچه اکنون ضروری است، ترکیب هوشمندانه و متوازن ظرفیتهای سختافزاری (شامل فناوریهای نوین، سرمایهگذاریهای کلان و توسعه زیرساختها) با ظرفیتهای نرمافزاری (شامل مهارتهای نرم، تقویت امنیت روانی، احیای سرمایه اجتماعی و بهرهگیری از فرهنگ و دانش بومی) است. غفلت از هر یک از این دو بُعد، دیگری را ناکارآمد و بیاثر خواهد کرد.
***
رتبه 87 ایران در شاخص جهانی تابآوری اقلیمی، فراتر از یک عدد آماری، ضرورتی برای بازنگری اساسی در رویکردهای توسعهای کشور است. این جایگاه که حاصل ترکیب امتیاز آسیبپذیری 0.376 و آمادگی 0.341 است، نشان میدهد که ایران در نقطهای حساس قرار دارد؛ نقطهای که هنوز امکان بازگشت و اصلاح وجود دارد، اما تأخیر بیشتر میتواند کشور را به چالشهای اساسی بکشاند.
تحلیل روند دو دهه گذشته که سقوط 24 پلهای از رتبه 63 به 87 را نشان میدهد، حاکی از آن است که مشکل اصلی نه در افزایش تهدیدات، بلکه در عدم ارتقای متناسب ظرفیتهای سازگاری بوده است. این در حالی است که موقعیت جغرافیایی ایران در منطقهای با بالاترین سطح آسیبپذیری اقلیمی، احتمال مواجهه با موجهای گسترده مهاجرت اقلیمی را افزایش میدهد که میتواند معادلات امنیتی، اقتصادی و اجتماعی کشور را بهکلی دگرگون سازد.
پیام اصلی این تحلیل، ضرورت گذار از رویکرد منفعلانه به رویکرد فعال در مواجهه با تغییرات اقلیمی است. سازگاری بهعنوان استراتژی محوری، نیازمند ترکیب متوازن سرمایهگذاریهای سختافزاری با توسعه ظرفیتهای نرمافزاری است. ایجاد امنیت روانی برای متخصصان، تقویت مهارتهای نرم، احترام به دانش بومی و توسعه دیپلماسی اقلیمی منطقهای، اجزای جداییناپذیر این استراتژی هستند.
دورنمای آینده ایران در مواجهه با تغییرات اقلیمی، بیش از آنکه به منابع مالی یا فناوریهای پیشرفته وابسته باشد، به اراده سیاسی برای ایجاد تحول، شجاعت برای پذیرش واقعیتها و توانایی بسیج سرمایه اجتماعی برای اقدام جمعی بستگی دارد. آموزش و نهادینهسازی مهارتهای نرم در کنار توسعه زیرساختها، نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و پیشرفت در عصر تغییرات اقلیمی است. تنها با این رویکرد جامع و یکپارچه است که ایران میتواند از موقعیت فعلی خود در ربع پایین-چپ ماتریس جهانی، به سمت جایگاهی شایسته با تابآوری بالا و آمادگی کافی حرکت کند.