مدیریت زنجیره تأمین در صنعت فولاد، بهویژه در شرکت فولاد مبارکه اصفهان، بهعنوان یکی از ارکان حیاتی پایداری تولید و رقابتپذیری در بازارهای داخلی و جهانی شناخته میشود. این زنجیره از استخراج سنگآهن در معادن آغاز شده و تا تحویل محصول نهایی به مشتریان در بازارهای بینالمللی ادامه مییابد. در سالهای اخیر، فولاد مبارکه با چالشهایی نظیر نوسانات تأمین مواد اولیه، عدم توازن در توسعه بخشهای بالادستی و پاییندستی، و فشارهای زیستمحیطی ناشی از انتشار کربن در حوزههای غیرمستقیم مواجه بوده است. بهویژه، سهم بالای آلایندگی حوزه ۳ (Scope 3) که شامل مراحل استخراج، حملونقل و دفع ضایعات میشود، توجه ویژهای را به خود جلب کرده است.
در پاسخ به این چالشها، فولاد مبارکه مجموعهای از راهکارهای راهبردی را در دستور کار قرار داده است. از جمله این اقدامات میتوان به اجرای ۱۲ پروژه اولویتدار برای ارتقای رقابتپذیری، توسعه محصولات خاص، و افزایش پایداری زنجیره تأمین اشاره کرد. همچنین، این شرکت با سرمایهگذاری در توسعه ظرفیتهای بالادستی مانند معدنکاری، کنسانترهسازی و گندلهسازی، و نیز گسترش محصولات پاییندستی با ارزش افزوده بالا، تلاش کرده است کنترل بیشتری بر زنجیره تولید خود اعمال کند. استفاده از مدلهای مشارکتی با بخش خصوصی و سرمایهگذاری فرامرزی نیز از جمله راهبردهایی بوده که بدون نیاز به مالکیت کامل، تأمین پایدار را تضمین میکند.
در حوزه فناوری، فولاد مبارکه با بهرهگیری از سیستمهای نرمافزاری پیشرفته مانند ERP و MES، موفق به یکپارچهسازی دادههای تولید، موجودی و سفارشات شده و از طریق تحلیلهای دقیق لجستیکی، مسیرهای حملونقل را بهینهسازی کرده است. این اقدامات نهتنها منجر به کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری شدهاند، بلکه در بهبود جایگاه زیستمحیطی شرکت نیز نقش مؤثری ایفا کردهاند. بهویژه، مدلسازی انتشار کربن در زنجیره تأمین بر اساس پروتکل GHG، امکان رصد دقیق و کاهش آلایندگیهای غیرمستقیم را فراهم کرده است.
در سطح جهانی، روندهای نوظهوری مانند حرکت بهسوی تولید فولاد سبز، تنوعسازی منابع تأمین، و افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی، ساختار زنجیره تأمین فولاد را دستخوش تغییرات اساسی کردهاند. کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و کره جنوبی با تمرکز بر کاهش انتشار کربن، استانداردهای جدیدی را در بازارهای صادراتی تعریف کردهاند که بر ترجیحات مشتریان بینالمللی تأثیرگذار بوده است. در این میان، فولاد مبارکه که بخش عمدهای از تولید خود را به بازار داخلی اختصاص داده، برای بازگشت مؤثر به بازارهای جهانی نیازمند ارتقای کیفیت محصولات، کاهش آلایندگی، و تطبیق با استانداردهای بینالمللی است.
در مجموع، مدیریت هوشمندانه زنجیره تأمین در فولاد مبارکه نهتنها بهعنوان یک ضرورت عملیاتی، بلکه بهعنوان یک مزیت راهبردی در مسیر توسعه پایدار و حضور مؤثر در بازارهای جهانی تلقی میشود. این شرکت با تلفیق فناوری، سرمایهگذاری هدفمند، و رویکرد مشارکتی، در حال بازتعریف نقش خود در صنعت فولاد ایران و منطقه است.