وابستگی گازمحور؛ پاشنه آشیل صنعت فولاد
صنعت فولاد ایران به عنوان یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ملی نقش مهمی در اشتغال و ارزآوری دارد. این صنعت با اتکا به روش احیای مستقیم که بیش از 90 درصد تولید فولاد کشور را شامل میشود، وابستگی شدیدی به گاز طبیعی دارد. این روش در گذشته به دلیل دسترسی به گاز ارزان یک مزیت رقابتی محسوب میشد. اما امروزه افزایش قیمتها و قطعیهای مکرر، این مزیت را به چالشی بزرگ برای تولیدکنندگان تبدیل کرده است.
سهم 5 درصدی مصرف گاز در برابر اولویت نخست قطعی
محمد محیاپور، مدیرعامل شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر، به چالشهای انرژی این صنعت اشاره کرد. او توضیح داد که صنعت فولاد با مصرف روزانه 50 میلیون مترمکعب گاز، تنها 5 درصد از کل مصرف گاز کشور را به خود اختصاص داده است. از این میزان، سهم کارخانههای آهن اسفنجی تنها 3.75 درصد است. با وجود این سهم اندک در مصرف، صنعت فولاد در فصول سرد سال همواره در اولویت نخست برای قطع گاز قرار میگیرد. این سیاستگذاری نامتوازن در حالی اجرا میشود که نقش این صنعت در اشتغالزایی و ارزآوری کشور بسیار فراتر از سهم مصرف انرژی آن است.
افزایش 3 برابری قیمت گاز و سقوط حاشیه سود
مدیرعامل توسعه آهن و فولاد گلگهر به تأثیرات ویرانگر سیاستهای جدید انرژی پرداخت. او تصریح کرد که قیمت گاز برای فولادسازان طی 2 سال گذشته بیش از 3 برابر افزایش یافته است. این رشد نامتعارف در کنار هزینههای پنهانی مانند ترانزیت و مالیات بر ارزش افزوده، حاشیه سود زنجیره تولید را به شدت کاهش داده است. این فشار مالی بسیاری از تولیدکنندگان، بهویژه در بخش آهن اسفنجی، را به مرز زیاندهی کامل رسانده است.
توقف 30 درصدی تولید آهن اسفنجی به دلیل بحران گاز
به گفته محیاپور، انتخاب فناوری گازمحور میدرکس برای تولید آهن اسفنجی بر اساس مزیت دسترسی به گاز ارزان و پایدار صورت گرفت. اما اکنون قطعیهای مکرر گاز باعث توقف حداقل 30 درصد از ظرفیت تولید سالانه آهن اسفنجی شده است. این وضعیت مجوزهای احداث این کارخانهها را که بر مبنای همین مزیت صادر شده بود، زیر سوال میبرد. در نتیجه، بسیاری از پروژههای توسعهای در صنعت فولاد متوقف شدهاند.
چالش جدید: الزام به احداث نیروگاههای بدون گاز
این مقام صنعتی از الزام جدید برای احداث نیروگاه توسط واحدهای صنعتی نیز انتقاد کرد. او بیان داشت که حتی در صورت سرمایهگذاری سنگین برای ساخت نیروگاه، تأمین گاز برای آن نیز تضمین نشده است. این هزینه گزاف، بهای تمامشده تولید را به شدت افزایش میدهد. این سیاست عملاً زیاندهی واحدهای تولیدی بهویژه در بخش آهن اسفنجی را تشدید میکند.
مالیات بر ارزش افزوده؛ هزینه غیرمنطقی بر خوراک صنعتی
محیاپور یکی دیگر از فشارهای مالی بر این صنعت را تشریح کرد. او گفت گاز در کارخانههای آهن اسفنجی به عنوان خوراک و ماده اولیه مصرف میشود. با این وجود، مالیات 15 درصدی بر ارزش افزوده بر آن اعمال میشود که هیچ توجیه منطقی ندارد. علاوه بر این، هزینههای جدیدی تحت عنوان «انتقال و توزیع گاز» از فولادسازان دریافت میشود. این در حالی است که شرکتها پیشتر سرمایهگذاریهای سنگینی در زیرساختهای خطوط انتقال انجام دادهاند.
خطر بازگشت به خامفروشی و واردات فولاد
مدیرعامل توسعه آهن و فولاد گلگهر هشدار داد که افزایش ناترازی انرژی، تولید محصولات با ارزش افزوده بالا مانند آهن اسفنجی و شمش را کاهش میدهد. این روند به صورت معکوس، صادرات مواد خام مانند کنسانتره و گندله را افزایش میدهد. ادامه این وضعیت به معنای بازگشت به خامفروشی و از دست دادن ارزش افزوده برای اقتصاد کشور است. او تأکید کرد که در صورت تداوم این روند، ایران به زودی به واردکننده محصولاتی نظیر ورق خودرو و میلگرد تبدیل خواهد شد.
بحران انباشت محصول و مانع عوارض صادراتی
محیاپور به مشکلات فصلی این صنعت نیز اشاره کرد. در 6 ماه نخست سال، تقاضای داخلی برای آهن اسفنجی کاهش مییابد و محصول در انبارها انباشته میشود. در چنین شرایطی، وضع عوارض 5 درصدی بر صادرات آهن اسفنجی، تنها راه تنفس تولیدکنندگان را نیز مسدود کرده است. او خواستار حذف فوری این عوارض برای جلوگیری از توقف کامل خطوط تولید شد.
***
تحلیل دادههای ارائه شده نشان میدهد صنعت استراتژیک فولاد ایران در یک نقطه عطف بحرانی قرار گرفته است. افزایش افسارگسیخته قیمت گاز، قطعیهای برنامهریزی نشده و تحمیل هزینههای جانبی مانند مالیات بر خوراک، مزیت رقابتی دیرینه این صنعت را به یک تهدید ساختاری تبدیل کرده است. این سیاستگذاریها نه تنها بهای تمامشده تولید آهن اسفنجی را به سطحی فراتر از قیمت فروش رسانده، بلکه با کاهش تولید محصولات نهایی، کشور را در مسیر خامفروشی و واردات مجدد فولاد قرار میدهد. بدون بازنگری فوری در تعرفهها، حذف مالیاتهای غیرمنطقی و تضمین پایداری انرژی، ظرفیتهای عظیم اشتغالزایی و ارزآوری این بخش با خطر جدی مواجه خواهد شد. این شرایط بیانگر عدم هماهنگی سیاستهای انرژی با اهداف کلان صنعتی کشور است.