احمد بیدی، عضو هیات مدیره بانک مسکن، در نشست تحلیلی «مبارزه با فساد اقتصادی در ایران» بر ابعاد شناختی و رفتاری فساد تاکید کرد. او فساد را تنها یک ضلع از ناکارآمدی حکمرانی دانست و ناکارآمدی را پدیدهای فراگیرتر معرفی کرد. بیدی «عدم تقارن اطلاعاتی» و خطاهای شناختی مدیران را از زمینههای اصلی بروز فساد عنوان نمود. این نشست تخصصی به همت پژوهشکده پولی و بانکی در دانشگاه تهران برگزار شد.
فساد؛ ضلعی از ناکارآمدی در مدل حکمرانی
احمد بیدی، عضو هیات مدیره بانک مسکن، در نشست تخصصی «مبارزه با فساد اقتصادی در ایران» یک مدل مفهومی برای تحلیل کیفیت حکمرانی ارائه داد. او در این نشست که توسط پژوهشکده پولی و بانکی برگزار شد، توضیح داد که ناکارآمدی نظام اداری را میتوان به یک مستطیل تشبیه کرد. یک ضلع بزرگ این مدل، چالشهای نظام تصمیمگیری و ضلع بزرگ دیگر آن، پدیده فساد است. وی افزود که دو ضلع کوچک نیز شامل تحریمها و سایر مسائل ساختاری و سیاسی میشوند.
تفکیک میان فساد و ناکارآمدی فراگیر
بیدی در تحلیل خود تاکید کرد که فساد پدیدهای فراگیر نیست، بلکه این ناکارآمدی است که فراگیری دارد. او تصریح کرد که ناکارآمدی در برخی موارد میتواند به بروز فساد نیز منجر شود. بر اساس دیدگاه وی، ناکارآمدی وضعیتی است که در آن منابعی مانند زمان، انرژی، پول و سرمایه وجود دارد. با این حال، سیستم قادر به استفاده بهینه از این منابع در بخشهای عمومی، اقتصادی و فنی نیست و به سطح مطلوب نمیرسد.
اهمیت کلیدی بُعد شناختی در شکلگیری فساد
عضو هیات مدیره بانک مسکن، بُعد شناختی فساد را مهمترین و تأثیرگذارترین بُعد آن دانست. او توضیح داد که این بُعد مستقیماً به ذهنیت افراد و مدیران مربوط میشود. از جمله مصادیق این بعد میتوان به خودفریبی، مقایسه اجتماعی، خطای هزینه غرق شده و اثر عادیسازی انحراف اشاره کرد. وی همچنین تضاد و تعارض منافع را از دیگر موارد مرتبط با حوزه شناختی برشمرد که باید در مبارزه با فساد مورد توجه قرار گیرد.
نقش فرهنگ سازمانی در بُعد رفتاری فساد
این کارشناس ارشد نظام بانکی در ادامه به بُعد رفتاری فساد پرداخت و آن را بخش مهم دیگری در این پازل معرفی کرد. به گفته بیدی، مباحث این بُعد در هر سازمان به موضوعات فرهنگی و تاریخچه آن سازمان بازمیگردد. او اشاره کرد که در این بخش میتوان به عوامل داخلی و بیرونی یک سازمان که بر رفتار افراد و مدیران تأثیر میگذارند، توجه کرد.
«عدم تقارن اطلاعاتی»؛ بستر اصلی بروز فساد
بیدی به عنوان نکته پایانی، موضوع «عدم تقارن اطلاعاتی» را یکی از زمینهسازهای اصلی بروز فساد معرفی کرد. او تشریح کرد که یک مدیر لزوماً فردی فاسد نیست، اما ممکن است به دلیل نداشتن دادههای بهروز و مرتبط، تصمیمگیری نادرستی انجام دهد. این تصمیمگیری نادرست که ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی است، میتواند ناخواسته باعث شکلگیری فساد شود. بنابراین، ناکارآمدی در تصمیمگیریها به این دلیل، مستقیماً به فساد منجر میشود.
***
تحلیل ارائهشده توسط عضو هیات مدیره بانک مسکن، رویکرد مبارزه با فساد را از سطح برخورد با معلول به سمت ریشهیابی علتها هدایت میکند. این دیدگاه با تفکیک میان فساد و ناکارآمدی، تاکید دارد که تمرکز صرف بر مجازات، بدون اصلاح ساختارهای تصمیمگیری، ناکافی است. معرفی «عدم تقارن اطلاعاتی» و «خطاهای شناختی» به عنوان عوامل کلیدی، اهمیت شفافیت دادهها، نظامهای اطلاعاتی یکپارچه و آموزش مدیران را دوچندان میکند. این رویکرد شناختی-رفتاری، بیانگر آن است که پیشگیری از فساد نیازمند سرمایهگذاری در زیرساختهای اطلاعاتی و ارتقاء کیفیت حکمرانی است تا ناکارآمدی که بستر اصلی فساد است، به حداقل برسد.