اقتصاد کلان، مشارکت‌عمومی خصوصی اجتماعی و محرومیت زدایی در کلام مهندس ناصر تقی زاده مدیرعامل چادرملو

by

مدیرعامل چادرملو با اشاره به توانایی شرکت‌های بزرگ صنایع معدنی مطرح کرد؛ امکان سرمایه‌گذاری 750 هزار میلیارد تومانی هفت شرکت بزرگ معدنی برای توسعه مناطق محروم اطلس اقتصاد: محرومیت‌زدایی و…


مدیرعامل چادرملو با اشاره به توانایی شرکت‌های بزرگ صنایع معدنی مطرح کرد؛ امکان سرمایه‌گذاری 750 هزار میلیارد تومانی هفت شرکت بزرگ معدنی برای توسعه مناطق محروم

اطلس اقتصاد: محرومیت‌زدایی و فقرزدایی در هر کشور یکی از مهم‌ترین برنامه‌های دولت‌ها است. در این بین شرکت‌های بزرگ نیز به عنوان بازوی دولت عمل می‌کنند و بخش مهمی از پروژه‌های توسعه‌‌ای را در دست می‌گیرند. در کشوری مانند چین شرکت‌های بزرگ نقش بسیار مهمی در توسعه شهر و استانی که در آن قرار دارند ایفا می‌کنند. از جاده سازی گرفته تا پروژه ‌های عام‌المنفعه و بسیاری اقدامات دیگر که در نهایت منجر به توسعه شهر و استان و کشور می‌شود را جزو وظایف خود می‌دانند. موردی که در ایران نیز باید به شکل صحیح انجام بشود. چرا که بودجه کشور کفاف ایجاد زیرساخت و محرومیت‌زدایی را نمی‌دهد و این شرکت‌های بزرگ هستند که باید در همکاری با دولت‌ها ضمن ایجاد اشتغال فضا را برای توسعه شهری که در آن قرار دارند فراهم کنند. پیشنهاد مدیرعامل شرکت گل‌گهر برای توسعه مناطق محروم پیشنهادی عملیاتی است که باید توسط دولت و مقامات محلی مورد استفاده قرار بگیرد. در حال حاضر شرکت چادرملو سرمایه‌گذاری‌های عظیمی برای توسعه مناطق محروم و ایجاد زیرساخت و اشتغال انجام داده‌اند. بیش از 80 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری از سوی این شرکت در مناطق مختلف انجام شده یا در حال انجام است. در همین زمینه با مهندس ناصر تقی‌زاده، مدیرعامل چادرملو به گفت‌وگو پرداختیم. وی معتقد است که هفت شرکت بزرگ صنایع معدنی توانایی سرمایه‌گذاری بیش از 750هزار میلیارد تومانی در مناطق محروم را دارند. این مهم با کمک دولت برای کشف و واگذاری معادن به شرکت‌های بزرگ در قبال سرمایه‌گذاری برای توسعه مناطق محروم و ایجاد اشتغال امکان‌پذیر است.

مسأله محرومیت‌زدایی و فقرزدایی یکی از مواردی است که شما در خصوص آن اهتمام دارید. جنابعالی یک طرحی در این خصوص دارید. اینکه شرکت‌های بزرگ چگونه می‌توانند از طریق تقسیم سود به حل این مسأله کمک کنند. لطفا در این خصوص توضیح دهید.

در این خصوص باید تاکید کنم که توسعه و محرومیت‌زدایی می‌تواند با یکدیگر مطابقت داشته باشد. با توجه به وضعیت بودجه دولت و تحریم‌های ظالمانه‌ای که وجود دارد بحث توسعه و محرومیت‌زدایی اهمیت دارد. اصولاً در هیچ جایی از دنیا، دولت‌ها مسئول توسعه نیستند، بلکه وظیفه دولت‌ها ایجاد زیرساخت و بسترسازی است. من فکر می‌کنم در شرکت‌های بزرگ به خصوص در شرکت‌های صنایع معدنی که من در این حوزه تجربه دارم بحث محرومیت‌زدایی باید دنبال شود. ما هفت شرکت بزرگ صنایع معدنی در کشور داریم که سالیانه بیش از 120 هزار میلیارد تومان سود تولید می‌کنند. می‌توانیم به این شیوه عمل کنیم که در بخش‌های مختلفی و نه لزوماً بخش معدن سرمایه‌گذاری کنیم. اگر این هفت شرکت بخواهند به صورت مستقیم سرمایه‌گذاری انجام دهند می‌توانند رقمی بین 500 تا 600 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری داشته باشند. اگر با کمک سیستم بانکی بخواهند در این خصوص اقداماتی انجام دهند، با توجه به اعتبار این شرکت‌ها، حتماً سیستم بانکی همکاری خواهد کرد. در این صورت می‌توان بین 750 تا 850 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف داشته باشند.

اولویت اصلی این سرمایه‌گذاری‌ها باید در کجا باشد؟

اولویت اصلی و اساسی برای سرمایه‌گذاری این شرکت‌ها باید در مناطق محروم باشد. مناطق محروم مشخص است که در کجا قرار دارند. مزیت نسبی این مناطق هم مشخص است. ضمن اینکه برخی صنایع اصولاً نیاز به مزیت نسبی هم ندارند. مثلاً اینکه در منطقه‌ای قرار است کفش یا لباس تولید شود مزیت خاصی برای آن متصور نیستیم و می‌توان در هر منطقه‌ای این کار را انجام داد. می‌توان در مناطق کاملاً محروم با ارائه آموزش این امکان را فراهم کرد.

چرا تاکنون این اقدامات به طور کامل و گسترده انجام نشده است؟

این فرآیند با سیستم بوروکراسی اداری و تصمیمات سختگیرانه‌ای که برخی مدیران اتخاذ می‌کنند غیر ممکن است. این حجم سرمایه‌گذاری سازوکار خاص خودش را می‌خواهد و سیستم‌های نظارتی خاص خودش را طلب می‌کند. ضمن اینکه باید مدیران جسوری وجود داشته باشد که تحمل اتخاذ تصمیمات بزرگ را داشته باشند که البته تبعات این تصمیمات بزرگ را هم بپذیرند. به نظرم اگر این روند به طور موفقیت‌آمیز انجام شود در هر شهر یا شهرستان محروم امکان سرمایه‌گذاری 5 هزار میلیارد تومانی وجود دارد. این مناطق زیرساخت کم دارند. مثلاً سیستان و بلوچستان آب ندارند یا در مناطقی جاده وجود ندارد. این هم راهکار خودش را دارد. شاید برای انتقال آب به استان‌های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی و یکی دو استان دیگر به 200 هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز باشد. تردیدی وجود ندارد که دولت امکان تأمین این منابع مالی را نخواهد داشت.

راهکار حل این مساله چیست؟

راهکار این است که منابع شناخته‌ شده زیرزمینی که وجود دارد را در اختیار شرکت‌های بزرگ که 200 تا 300 هزار سهامدار دارند و 20، 30 هزار میلیارد تومان سرمایه دارند و به طور کلی شرکت‌هایی که اعتباری دارند قرار دهیم. یعنی این معادن را در اختیار این شرکت‌ها قرار دهیم و از شرکت‌ها بخواهیم مثلاً برای انتقال آب خیلی سریع کار را آغاز کنند. یعنی بلافاصله بعد از واگذاری این معادن به شرکت‌های بزرگ از آن‌ها خواسته شود که در بحث زیرساخت مناطق محروم فعالیت را آغاز کنند و در جایی که نیاز به آب وجود دارد پروژه انتقال آب و در جایی هم بحث ایجاد زیرساخت برق‌رسانی را آغاز کنند. من فکر می‌کنم با این اقدام می‌توان بدون اینکه استفاده از بودجه دولت و کاهش بودجه آموزش و پرورش و بهداشت و… زیرساخت‌ها را گسترش داد. بحث توسعه بنادر را هم می‌توان با این روش پیش‌برد. در این روش اصولاً هزینه‌ای برای دولت ایجاد نمی‌شود و با یک تیر سه نشان را خواهیم زد. وقتی یک معدن مس را در مرز سیستان و بلوچستان واگذار می‌کنید، هم با خط انتقال آب زیرساخت و اشتغال ایجاد کرده‌اید و هم می‌توان افراد فقیری که در اطراف این شهرها هستند را با ارائه سهام و سود شریک کرد. ضمن اینکه چند هزار شغل در این معدن ایجاد می‌شود و مثلاً فرض کنید که این معدن 100 هزار تن مس دارد با این کار یک میلیارد دلار هم به تولیدات ملی افزوده‌اید. بنابراین با یک اقدام هم زیرساخت ایجاد کرده‌اید و هم شغل به‌وجود آورده و محرومیت‌زدایی کرده‌اید و هم به تولید ملی اضافه کرده‌اید.

در دراز مدت این حجم از سرمایه‌گذاری چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟

ببینید اگر 750 تا 850 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری انجام شود از سال چهارم یا پنجم به بعد معادل آن را به دست خواهیم آورد. این مسأله مانند یک بهمن عمل می‌کند و هر چه به جلو برود بزرگ‌تر و بزرگ‌تر خواهد شد. من فکر می‌کنم که باید به شرکت‌های بزرگ اعتماد کنیم و مدیران قابل اعتماد در این شرکت‌ها قرار دهیم. این کار شدنی است. ما در گل‌گهر طی 4 سال بالغ بر 40 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. در چادرملو نیز 80 تا 90 هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری انجام داده‌ایم و امیدواریم تا دی ماه امسال به پیمانکاران ابلاغ شود. تاکنون 30 هزار میلیارد تومان آن انجام شده است. این کار شدنی است و کار عجیبی نیست. می‌توان ظرف 3 ماه و با استفاده از مقامات محلی و نخبگان دانشگاه‌ها اولویت‌های سرمایه‌گذاری یک استان را مشخص کرد. مشخص است که سیستان و بلوچستان چه نیازهایی دارد. ضمن اینکه در مباحث دیگر هم نیاز به سرمایه‌گذاری داریم. مثلاً در بحث اکتشاف معادن بسیار ضعیف هستیم. اگر ما در سیستان و بلوچستان مدیریت اکشتاف را فارغ از بحث‌های مالکیتی (دولت، انرژی اتمی و ایمیدرو) واحد کنیم. یعنی یک کنسرسیوم از شرکت‌های بزرگ ابتدا اکتشاف انجام دهند و معادن را شناسایی کنند. بعداً بیاییم مالکیت را مشخص کنیم و بگوییم کدام معدن به کدام شرکت واگذار شود. می‌توان با این کار در درازمدت یک تحول بزرگ در کشور ایجاد کرد.

تجربه من نشان می‌دهد به جای اینکه گزارش‌های طولانی و چندساله داشته‌ باشیم می‌توان خیلی سریع کارها را پیش برد. در وزارت صمت هر وزیری که روی کار آمده استراتژی خاص خود را نوشته است. این استراتژی تا بخواهد اجرا شود وزیر تغییر کرده و وزیر بعدی روی کار آمده است. خیلی از این گزارش‌هایی که به عنوان استراتژی مطرح می‌شود در اتاق خیلی از مدیران به عنوان دکور استفاده می‌شود و اصلاً مطالعه نمی‌شود و ملاک عمل هم قرار نداده‌اند. واقعیت‌های اجتماعی ما چیز دیگری است. بیکاری و فقر واقعیت اجتماعی است که خیلی نیاز به مطالعه ندارد و راهکار آن سرمایه‌گذاری است. از تمام این گزارش‌ها و تحقیقات زیبا چیزی بیرون آمده که فقط اتاق مدیران را مزین کرده است. سیستان و بلوچستان آب ندارد. انتقال آب پول می‌خواهد. پول ندارید به جای آن معدن بدهید تا سرمایه‌گذاری انجام شود. مزیت نسبی سراوان و چابهار و زابل مشخص است و مسئولان محلی این را می‌دانند. خیلی سریع یک تیم جوان و چابک می‌تواند مطالعات را در این بخش انجام دهند. مدیری هم قرار دهیم که ترس نداشته باشد و از آن حمایت کنیم.

 

ویدئو تصویری مصاحبه اقتصاد کلان و محرومیت زدایی در کلام مهندس ناصر تقی زاده مدیر عامل چادرملو با مهندس علی رجبی ابهری کارشناس مسائل اقتصادی

 

You may also like

Leave a Comment

اطلس اقتصاد