*نقش استراتژیک پروژه در زنجیره تأمین صنایع معدنی
*جایگاه حیاتی سیستمهای انتقال مواد در بهرهوری صنعتی
سیستمهای انتقال مواد که نقش محوری در جابهجایی مواد اولیه، محصولات نیمهساخته و محصولات نهایی کارخانجات ایفا میکنند، بهعنوان یکی از گلوگاههای اصلی فرآیندهای تولید صنعتی شناخته میشوند. این سیستمها اگرچه معمولاً جزء فرآیندهای اصلی تولید محسوب نمیشوند، اما نقش تعیینکنندهای در بهرهوری کلی خطوط تولید، کاهش ضایعات و تضمین استمرار بهرهبرداری بدون وقفه دارند. طراحی بهینه و بهکارگیری صحیح این سیستمها میتواند تأثیر مستقیمی بر کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش سودآوری واحدهای صنعتی داشته باشد.
*تسمههای نوار نقاله؛ قلب تپنده سیستمهای انتقال
تسمههای نوار نقاله بهعنوان مهمترین و حساسترین بخش سیستمهای انتقال مواد، در معرض بالاترین میزان استهلاک و فرسودگی قرار دارند. این محصولات صنعتی که در تماس مستقیم و دائمی با انواع مواد معدنی و صنعتی هستند، نیازمند تعویض دورهای و تعمیرات منظم برای حفظ کارایی بهینه میباشند. هرگونه نقص فنی یا خرابی در عملکرد این تسمهها میتواند منجر به توقف کامل خطوط تولید، افزایش قابل توجه ضایعات، زیانهای مالی سنگین و در موارد حاد، بروز حوادث جانی و صدمات انسانی شود. به همین دلیل، تعمیر و نگهداری پیشگیرانه این تجهیزات در صدر برنامههای نگهداری صنایع قرار دارد.
*وابستگی صنایع معدنی به واردات؛ چالشی 46000 تنی
صنایع معدنی و فلزی کشور که بیشترین حجم استفاده از سیستمهای انتقال مواد را دارند، سالانه مبالغ هنگفتی را صرف واردات تسمههای نوار نقاله میکنند. بررسیهای انجامشده نشان میدهد که نیاز سالانه کشور به انواع تسمههای نوار نقاله در صنایع مختلف شامل فولاد، سیمان، پتروشیمی و سایر صنایع معدنی و فلزی به 46000 تن میرسد. این حجم عظیم واردات نه تنها خروج ارز قابل توجهی را به همراه دارد، بلکه صنایع استراتژیک کشور را در معرض ریسکهای تأمین، نوسانات نرخ ارز و تحریمهای بینالمللی قرار میدهد.
*پروژه کانیار ساعی؛ پاسخی به نیاز ملی
پروژه احداث کارخانه تولید تسمههای نوار نقاله استیل کورد و منجیددار شرکت کانیار ساعی با ظرفیت تولید سالانه 4000 تن، گامی مهم در جهت کاهش وابستگی صنایع کشور به واردات این محصول استراتژیک است. این کارخانه که قادر به تولید تسمههای نوار نقاله تا عرض 1600 میلیمتر خواهد بود، میتواند حدود 9 درصد از نیاز کل کشور را تأمین کند. طراحی این پروژه بر اساس نیازسنجی دقیق از صنایع معدنی و فلزی انجام شده و هدف اصلی آن، رفع بخشی از نگرانیهای مربوط به تأمین بهموقع و در دسترس بودن این محصول حیاتی در زنجیره تأمین صنایع کشور است.
*فناوری پیشرفته؛ مزیت رقابتی پروژه
یکی از ویژگیهای متمایزکننده این پروژه، استفاده از بهروزترین فناوریهای تولید تسمه نوار نقاله است که با شرایط اقلیمی و محدودیتهای جغرافیایی کشور سازگاری کامل دارد. سیستم پخت و پرس انتخابشده برای این کارخانه از نوع روغنی است که در مقایسه با سیستمهای سنتی پخت مبتنی بر بخار آب، مزایای چشمگیری دارد. این فناوری علاوه بر ارتقای کیفیت محصول نهایی و یکنواختی بیشتر در فرآیند تولید، از هدررفت منابع آبی که در مناطق خشک و نیمهخشک کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است، جلوگیری میکند. انتخاب این فناوری نشاندهنده رویکرد مسئولانه و آیندهنگرانه مجریان پروژه در بهرهگیری از تکنولوژیهای سازگار با محیط زیست است.
*استراتژی رقابتی؛ کیفیت به جای انحصار
علی معصومی، مدیرعامل شرکت کانیار ساعی، در تشریح استراتژی بازار این شرکت تأکید میکند که سیاستگذاریهای انجامشده برای ورود به بازار، کاملاً مبتنی بر ایجاد مزیت رقابتی است و هیچگونه تمایلی به ایجاد انحصار یا محدودسازی گزینههای مصرفکنندگان وجود ندارد. این رویکرد که بر دو محور اصلی رهبری هزینه در بخش تولید و ایجاد تمایز در بخش خدمات استوار است، تضمین میکند که محصولات این شرکت با قیمت رقابتی و کیفیت قابل مقایسه با نمونههای وارداتی عرضه شوند. این استراتژی نه تنها به نفع مصرفکنندگان نهایی است، بلکه پایداری حضور شرکت در بازار را نیز تضمین میکند.
*مسیر اجرا، چالشها و دستاوردها
*وضعیت فعلی پروژه؛ از طراحی تا اجرا
پروژه کانیار ساعی پس از تکمیل مراحل سازماندهی و برنامهریزی اولیه، اکنون وارد فاز اجرایی شده است. با انتخاب پیمانکار EPC که کنسرسیومی متشکل از شرکتهای تخصصی در حوزههای پیمانکاری، طراحی و مهندسی، و ساخت ماشینآلات صنعتی است، فعالیتهای عملیاتی احداث آغاز شده است. در حال حاضر، پس از خرید زمین مورد نیاز و انجام عملیات تسطیح، تمرکز اصلی بر اجرای عملیات عمرانی و احداث ساختمانهای صنعتی است. بهطور همزمان، فرآیندهای پیچیده تأمین مالی برای ساخت و انتقال خط تولید و خرید ماشینآلات تخصصی در حال پیگیری است.
*چالشهای زمانبندی؛ واقعیتهای اجرای طرحهای صنعتی
اگرچه تیم مدیریت پروژه تلاشهای گستردهای برای پایبندی به برنامه زمانبندی اولیه انجام داده است، اما مشکلات و محدودیتهای رایج در اجرای طرحهای صنعتی بر این پروژه نیز تأثیر گذاشته است. این چالشها شامل مسائل مربوط به تأمین مالی، فرآیندهای اداری طولانی، نوسانات نرخ ارز و محدودیتهای ناشی از تحریمها بوده که منجر به ضرورت بازنگری در برنامه زمانبندی شده است. مدیریت پروژه با شناسایی این موانع، در حال تدوین برنامههای جایگزین برای کاهش تأخیرات احتمالی است.
*توجیه اقتصادی؛ پشتوانه سرمایهگذاری 1500 میلیاردی
مطالعات جامع امکانسنجی این پروژه شامل برآورد دقیق حجم کل بازار، تحلیل بازار در دسترس و پیشبینی سهم بازار بوده است. بررسیهای تفصیلی نیازهای بازارهای هدف اصلی، بهویژه شرکتهای زیرمجموعه و مرتبط با سهامداران اصلی انجام شده و مشخصات بهینه محصولات نهایی بر اساس این نیازسنجیها تعیین گردیده است. شاخصهای اقتصادی استخراجشده شامل دوره بازگشت سرمایه 3 ساله و نقطه سربهسر 65 درصدی، نشاندهنده توجیهپذیری بالای این طرح صنعتی است. این شاخصها در مقایسه با سایر طرحهای صنعتی مشابه، جذابیت سرمایهگذاری در این پروژه را تأیید میکند.
*افزایش سرمایه؛ تأثیر نوسانات اقتصادی
سرمایه اولیه مورد نیاز برای اجرای این طرح 1200 میلیارد تومان برآورد شده بود که با توجه به تغییرات شدید نرخ ارز و تحولات سیاستهای ارزی کشور، این رقم به 1500 میلیارد تومان افزایش یافته است. این افزایش 25 درصدی در سرمایه مورد نیاز، نشاندهنده چالشهای جدی که طرحهای صنعتی در شرایط بیثباتی اقتصادی با آن مواجه هستند، میباشد. با این حال، حمایت قوی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات (ومعادن) تضمینکننده تأمین منابع مالی مورد نیاز پروژه است.
*برنامهریزی بازار؛ از داخل تا صادرات
شرکت کانیار ساعی برای بهرهبرداری بهینه از ظرفیت تولیدی خود، برنامههای جامعی برای حضور در بازارهای داخلی و صادراتی تدوین کرده است. دو برنامه عملیاتی اصلی شامل بازتعریف ارزشهای پیشنهادی متناسب با نیازهای متنوع بازارهای هدف و تکمیل سبد محصولات و خدمات بر اساس روشهای اقتصادی و متعارف صنعت است. این رویکرد دوگانه امکان پاسخگویی به نیازهای متنوع مشتریان داخلی و در عین حال، ورود تدریجی به بازارهای منطقهای را فراهم میکند.
*ظرفیت توسعه؛ چشمانداز رشد آینده
با توجه به پیشبینی رشد تقاضا برای محصولات نوار نقاله در صنایع کشور، مدیران پروژه از همان ابتدا تمهیدات لازم برای امکان توسعه آتی را در نظر گرفتهاند. خرید زمین اضافی برای اجرای طرحهای توسعه و طراحی زیرساختها بهگونهای که امکان افزایش ظرفیت تولید را فراهم کند، نشاندهنده نگاه بلندمدت و استراتژیک به آینده این صنعت است. این آمادگی برای توسعه، امکان افزایش سهم بازار شرکت از 9 درصد فعلی به ارقام بالاتر در سالهای آینده را فراهم میکند.
*الشتر؛ انتخابی استراتژیک برای توسعه منطقهای
انتخاب شهرستان الشتر بهعنوان محل احداث کارخانه، تصمیمی آگاهانه با در نظر گرفتن ابعاد مختلف بوده است. این انتخاب از یک سو در راستای ایفای مسئولیتهای اجتماعی شرکت و مشارکت در توسعه صنعتی مناطق کمتر توسعهیافته کشور است و از سوی دیگر، با توجه به موقعیت جغرافیایی مناسب این منطقه در زنجیره ارزش صنایع فولاد کشور صورت گرفته است. دسترسی به نیروی انسانی تحصیلکرده و متعهد منطقه و همچنین تعهد مسئولان شهرک صنعتی برای ایجاد زیرساختهای مورد نیاز، از دیگر عوامل تأثیرگذار در این تصمیمگیری بوده است.
*اشتغال، فناوری و چشمانداز آینده
*اشتغالزایی؛ محرک توسعه منطقهای
پروژه کانیار ساعی با ایجاد 105 فرصت شغلی مستقیم در زمان بهرهبرداری، نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه الشتر ایفا خواهد کرد. در حال حاضر نیز در مرحله احداث، بهطور متوسط 40 تا 50 نفر بهصورت مستقیم در پروژه مشغول به کار هستند. برنامههای توسعهای آتی شرکت شامل افزایش ظرفیت تولید، تنوعبخشی به محصولات و احتمال تولید محصولات همخانواده نظیر تایر ماشینآلات سنگین معدنی، پتانسیل ایجاد صدها شغل جدید در منطقه را دارد.
*برنامه جامع آموزش؛ تربیت نیروی متخصص بومی
شرکت کانیار ساعی برای تضمین کیفیت تولید و بهرهبرداری بهینه از تجهیزات پیشرفته، برنامه جامعی برای جذب و آموزش نیروی انسانی تدوین کرده است. این برنامه که بهصورت پیوست تأمین سرمایه انسانی تهیه شده، از مدتها قبل از شروع فعالیتهای نصب و راهاندازی آغاز میشود. راهبرد آموزشی شرکت مبتنی بر آموزشهای تئوری در کنار آموزشهای عملی حین نصب و راهاندازی تجهیزات است. این رویکرد تضمین میکند که نیروهای جذبشده از ابتدا با جزئیات فنی، فرآیندهای تولید و نحوه عملکرد ماشینآلات آشنایی کامل پیدا کرده و پس از بهرهبرداری، توانایی مدیریت مستقل بخشهای مختلف کارخانه را داشته باشند.
*زنجیره تأمین مواد اولیه؛ ترکیبی از منابع داخلی و خارجی
تأمین پایدار مواد اولیه یکی از کلیدیترین عوامل موفقیت در صنعت تولید نوار نقاله است. مهمترین مواد اولیه مورد نیاز این کارخانه شامل کائوچوی طبیعی و مصنوعی، منجید، استیل کورد و انواع مواد شیمیایی تخصصی است. استراتژی تأمین مواد اولیه بر تنوعبخشی به منابع تأمین استوار است؛ بخشی از مواد از کشورهای آسیای جنوب شرقی که تولیدکنندگان اصلی کائوچوی طبیعی هستند تأمین میشود و سایر مواد از بازارهای داخلی خریداری خواهد شد. این ترکیب، ریسک وابستگی به یک منبع خاص را کاهش میدهد.
*مدیریت ریسک در تأمین تکنولوژی
فرآیند انتخاب تأمینکننده فناوری و ماشینآلات با دقت و حساسیت ویژهای انجام شده است. معیارهای انتخاب شامل دسترسی به کشورهای مبدأ، سوابق اجرایی موفق، کیفیت سیستمهای کنترل کیفی و مهمتر از همه، سابقه پشتیبانی و حضور در ایران بوده است. با توجه به ریسکهای ناشی از تحریمها و مسائل بینالمللی، راهبرد کاهش ریسک شامل خرید قطعات یدکی با ضریب اطمینان بالا در زمان سفارش اولیه تجهیزات است. همچنین برنامهریزی برای شناسایی قطعات حیاتی و آسیبپذیر و تلاش برای بومیسازی دانش ساخت آنها با استفاده از توانمندیهای داخلی، از دیگر اقدامات پیشبینیشده است.
*انتقال دانش فنی؛ اولویتی استراتژیک
برای حداکثرسازی انتقال دانش فنی، ساختار نظارتی خاصی در پروژه طراحی شده است. حضور شرکتهای مشاور داخلی بهعنوان ناظر و مشاور، انتقال تدریجی دانش از طریق بررسی و تأیید مستندات فنی، برگزاری دورههای آموزشی تخصصی در داخل و خارج کشور، و الزام شرکت تأمینکننده فناوری به انتقال کامل دانش در زمان بهرهبرداری آزمایشی، از جمله مکانیزمهای پیشبینیشده است. این رویکرد تضمین میکند که پس از راهاندازی، وابستگی به کارشناسان خارجی به حداقل برسد.
*هوشمندسازی تولید؛ آمادگی برای صنعت 4.0
با وجود اینکه پروژه هنوز در مرحله احداث است، برنامهریزی برای پیادهسازی مفاهیم صنعت 4.0 و هوشمندسازی فرآیندهای تولید از اکنون آغاز شده است. طراحی زیرساختها و انتخاب تجهیزات بهگونهای انجام میشود که امکان بهکارگیری فناوریهای هوش مصنوعی در بهرهبرداری، نگهداری پیشبینانه و بهینهسازی فرآیندها در آینده فراهم باشد. این آیندهنگری تضمین میکند که کارخانه قابلیت رقابت با جدیدترین استانداردهای جهانی را داشته باشد.
***
پروژه کانیار ساعی فراتر از یک طرح صنعتی صرف، نمادی از تحول در رویکرد صنعت کشور به خودکفایی و کاهش وابستگی به واردات است. این پروژه با ترکیب سرمایهگذاری هوشمندانه، انتخاب فناوری مناسب و توجه به توسعه منطقهای، الگویی موفق برای سایر طرحهای صنعتی ارائه میدهد. موفقیت این طرح میتواند زمینهساز جذب سرمایهگذاریهای بیشتر در صنایع پشتیبان معدن و فلزات شود. چالش اصلی پیش رو، تسریع در فرآیندهای اداری و تأمین بهموقع منابع مالی است که نیازمند حمایت جدی دستگاههای دولتی است. با تحقق اهداف این پروژه، نه تنها گامی مهم در جهت خودکفایی صنعتی برداشته میشود، بلکه الگوی جدیدی از توسعه صنعتی مبتنی بر دانش، رقابتپذیری و مسئولیت اجتماعی در کشور شکل خواهد گرفت.