تشخیص چالش اصلی: گرفتاری ایران در دام درآمد متوسط
تورج زارع، مدیرعامل شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، در کنفرانس طلا، نقره و مس استیل پرایس، وضعیت اقتصادی کشور را تحلیل کرد. او توضیح داد که کشورهای با درآمد سرانه بین ۱۰۰۰ تا ۱۲ هزار دلار که رشد پایداری را تجربه نمیکنند، در «دام درآمد متوسط» گرفتار شدهاند. به گفته وی، این دام تنها یک مسئله اقتصادی نیست، بلکه ابعاد ساختاری، ذهنی و فرهنگی دارد. ایران نیز با درآمد سالانه حدود ۴۰۰ تا ۵۵۰ میلیارد دلار و درآمد سرانهای ثابت بین ۴ تا ۵ هزار دلار، عملاً در این تله قرار گرفته است.
استعاره درخت رشد؛ چرا به میوههای بالایی نمیرسیم؟
زارع برای تشریح این وضعیت از استعاره «درخت رشد اقتصادی» استفاده کرد. او بیان داشت که کشورهای در حال توسعه معمولاً میوههایی را میچینند که در دسترستر هستند. این میوهها شامل تولید مبتنی بر نیروی کار ارزان و فناوریهای ساده است. اما دستیابی به میوههای بالای درخت، که نماد توسعه پایدار و ثروت واقعی هستند، نیازمند یک «نردبان» است. این نردبان همان پیچیدهسازی صنعتی و ارتقاء ساختارهای حکمرانی است. در مقابل، کشورهایی مانند هنگکنگ، سنگاپور، کرهجنوبی، تایوان و لهستان با ساختن این نردبان، موفق به فرار از دام درآمد متوسط شدهاند.
سه ستون کلیدی برای عبور از ایستایی اقتصادی
مدیرعامل ایمپاسکو برای خروج از این چالش، ۳ راهکار محوری و بههمپیوسته را مطرح کرد.
- محور اول، تولیدمحوری: این بخش به معنای افزایش بهرهبرداری بهینه از ذخایر معدنی و توسعه هدفمند صنایع پاییندستی است.
- محور دوم، پیچیدگی دانش و تیمسازی: این ستون بر تربیت نیروی انسانی متخصص، تقویت توانایی کار تیمی و ایجاد پیوند واقعی میان نظام آموزشی و نیازهای صنعت تاکید دارد.
- محور سوم، پیچیدگی حکمرانی: این مورد شامل ایجاد ساختارهای مدیریتی و فناورانه پیشرفته است تا صنعت کشور به سطح رقابت جهانی برسد و قوانین تسهیلگر شوند.
الگوهای جهانی؛ چگونه دیگران از مواد خام ثروت آفریدند؟
زارع برای نمایش اهمیت فناوری، به مثالهای جهانی اشاره کرد. آلمان با واردات ۳ میلیارد دلاری مس خام، محصولاتی دانشبنیان به ارزش ۵۰ میلیارد دلار تولید میکند. این در حالی است که شیلی به عنوان یک تولیدکننده بزرگ، از تولید ۵ میلیون تن مس فقط ۲۳ میلیارد دلار درآمد کسب میکند. در حوزه طلا، سوئیس بدون داشتن معدن، با واردات و فرآوری طلا به ارزش افزوده خیرهکننده ۹۰ میلیارد دلاری دست مییابد. ژاپن نیز با وجود فقدان منابع نقره، در صنایع پیشرفته الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر پیشتاز است و این یعنی ارزش آفرینی از هیچ.
نگاه به آینده: فرصتهای بزرگ در انتظار ایران
مدیرعامل ایمپاسکو تاکید کرد که روندهای جهانی فرصتهای بینظیری ایجاد کردهاند. بازار جهانی مس، طلا و نقره در ۵۰ سال آینده به دلیل رشد تقاضا برای انرژیهای تجدیدپذیر و خودروهای برقی، رشد چشمگیری خواهد داشت. برای مثال، هر خودروی برقی حدود ۴ برابر یک خودروی معمولی به مس نیاز دارد. این نشان میدهد که تقاضا برای مواد معدنی ایران در آینده تضمین شده است، اما شرط موفقیت، حرکت به سمت حلقههای پایانی زنجیره ارزش است.
توصیههای عملیاتی برای فناورانه کردن صنعت معدن
در پایان، مجموعهای از اقدامات عملیاتی برای تحقق این چشمانداز توصیه شد. تشویق سرمایهگذاری در حلقههای نهایی زنجیره ارزش، ایجاد مراکز تحقیق و توسعه (R&D) در کنار معادن و الگوبرداری از مدلهای موفق جهانی ضروری است. جذب سرمایهگذاری خارجی در صنایع پاییندستی، توانمندسازی نیروی انسانی، دیجیتالیسازی فرآیندها و بهرهگیری از هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین برای بهینهسازی زنجیره ارزش از دیگر راهکارهای کلیدی هستند. زارع با ذکر مثالی از صنعت آلومینیوم نشان داد که فناوری چگونه قیمت هر تن محصول را از ۳ هزار دلار (در ایران) به ۲۳ هزار دلار (در آلمان) میرساند.
***
تحلیل ارائهشده توسط مدیرعامل ایمپاسکو، یک تشخیص دقیق از بیماری مزمن اقتصاد ایران، یعنی تکیه بر خامفروشی است. مفهوم «دام درآمد متوسط» به درستی به عنوان یک چالش ساختاری و نه صرفاً اقتصادی معرفی میشود که نیازمند یک تحول بنیادین است. تاکید بر سهگانه پیچیدگی در نیروی انسانی، صنعت و حکمرانی، یک نقشه راه جامع برای سیاستگذاران ترسیم میکند. مثالهای آلمان و سوئیس به شکل ملموس نشان میدهد که ایران چه پتانسیل عظیمی از ارزش افزوده را با صادرات مواد خام از دست میدهد. این دیدگاه، ضرورت بازنگری فوری در سیاستهای صنعتی، آموزشی و سرمایهگذاری را برای بهرهبرداری از ثروت واقعی نهفته در منابع معدنی کشور برجسته میسازد.