اطلس اقتصاد: مسئولیتپذیری اجتماعي بنگاهها، يك روش مديريتي است كه از راه ارتباط اخلاقي و شفاف سازمان بـا تمام ذينفعان، همچنين با كساني كه در تعيين اهداف سازمان دخيل هستند،…
اطلس اقتصاد: مسئولیتپذیری اجتماعي بنگاهها، يك روش مديريتي است كه از راه ارتباط اخلاقي و شفاف سازمان بـا تمام ذينفعان، همچنين با كساني كه در تعيين اهداف سازمان دخيل هستند، تعريف ميشود و بر توسعهی پايدار جامعه، حفاظت از محيط زيست و منابع طبيعي، پذيرش تغيير و حرکت در مسیر كاهش مسائل اجتماعي تأکید دارد. به معناي دقيق كلمه، حتي اگر چنين فعاليتهايي از نظر قانوني حاكميت نيافته باشند، سازمانها به جامعه تعهد دارند كه به روشی مسئولانه در اجتماع رفتار كنند و افزون بر وظیفه کسب سود، وظایف اجتماعی خویش را نیز انجام دهند.
به عبارتی گرچه یک شرکت تجاری توجه بیشتر خود را به حداکثر نمودن ثروت در بلندمدت و شرکتهای تعاونی تأکید خود را بر حداکثر نمودن رفاه اعضای خود قرار میدهند، اما هدف صحیح آنها به تأمین سود و کسب ثروت محدود نشده و مواردی همچون تأمین امنیت شغلی بیشتر برای کارکنان، ارائه محصولات با کیفیت برای مصرفکنندگان و توزیع گستردهتر رفاه اجتماعی را نیز شامل میشود. از این رو مسئوليت اجتماعي شركتي تلاشي است كه براي تحقق ايـن انتظارات، نيازها و خواستههاي مختلف انجام ميشود و تحقق يكي پس از ديگري، اعتماد اجتماعي را افزايش داده و از اعتبار كسب و كار حمايت ميكند. در کنار سازمانهای انتفاعی، مهمترین هدف سازمانهای عمومی نیز حداکثرسازی رفاه و کیفیت زندگی افراد جامعه میباشد. به این ترتیب اثربخشی و ارزشآفرینی عملکرد آنها با میزان ارائه خدمات و رضایت ذینفعانشان سنجش میشود. در یکی از پژوهشهایی که نتایج آن با عنوان «هرم مسئوليت اجتماعي بنگاه» انتشار یافته، مسئوليتهای اجتماعی در چهار دسته طبقهبندي شده است:
- مسئولیتهای اقتصادی: این بعد، مسئوليت بسيار مهم شركتهاي تجاري است. در طول تاريخ، شركتهاي تجاري به عنوان یک واحد اقتصادي، مسئول تأمين محصولات و خدمات مورد نياز جامعه بهشمار ميآيند. اين بعد، پاية ابعاد بعدي در نظر گرفته ميشود.
- مسئوليت قانوني: جامعه از شركتهاي تجاري انتظار دارد كه در چارچوب قوانين و مقررات عمل كنند. قوانين و مقررات همراستا با تعريف هنجارهاي جامعه هستند. شركتهاي تجاري بايد براي انجام مسئوليت خود در برابر جامعه با آن هماهنگ شوند. تمام شركتها بايد اين مسئوليت را براي تداوم عملكرد خود انجام دهند.
- مسئوليت اخلاقي: اين بعد، تعهد اخلاقي شركتهاي تجاري براي دستيابي بـه حق و عدالت است و صرفنظر از مواردي كه در قانون تدوين شده است، مسائل اخلاقی تنها بهوسيلة جامعه و فرهنگ حاکم بر آن مشخص ميشوند. اين بعد، تأثير متقابل و پويايي نيز با مسئوليت قانوني دارد. به عبارت ديگر، مسئوليت اخلاقي بـه طور منظم مسئوليت قانوني را توسعه بخشيده و شركتهاي تجاري را به عملكرد در سطحي بالا يا در همان سطح مورد نظر قانون، به پيش ميبرد.
- مسئوليت نوعدوستي: این مسئوليت نسبت به سایر مسئولیتها در بالاترین سطح قرار دارد. از شركتهاي تجاري انتظار ميرود كه با ارائة حسن نيت نسبت به جامعه، مانند مشاركت در امور خيريه و تأمين منابع مالي براي يك سازمان غير انتفاعي، شهروند شركتی خوبي باشند. مسئولیت نوعدوستی و مسئوليت اخلاقي جداگانه طبقهبندی میشوند. مسئوليت نوعدوستي مانند مسئوليت اخلاقي، نوعی الزام اجتماعی ندارد. مردم، يك شركت تجاري را كه مسئوليت نوعدوستي نداشته باشد، غير اخلاقي نميدانند، بلكه نوعدوستي یک ايدهآل برای جامعه محسوب میشود.
بنا بر آنچه گفته شد سازمانها همچون افراد حقیقی عضوی از اجتماع به شمار میروند و در قبال محیط پیرامون خود مسئولیت دارند، لذا علاوه بر درک اهمیت بهبود در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی خود، باید التزام به ارتقای استانداردهای زندگی اجتماعی افراد را در دستور کار خود قرار دهند. همچنین سازمانها به منظور نیل به توان پاسخگویی اجتماعی در مقابل ذینفعان و سایر افراد جامعه، باید به دغدغههای جامعه در خصوص محیط زیست، امور اجتماعی و بشردوستانه اهمیت داده و متناسب با فرهنگ سازمانی خود، به تدوین سیاستهای مسئولیتپذیری اجتماعی مبادرت ورزند.
در ادبیات مسئولیتپذیری اجتماعی، یکی از تئوریهای مطرح، تئوری مشروعیت است. بر اساس این تئوری میان سازمان و جامعهای که سازمان در آن فعالیت میکند، قرارداد اجتماعی وجود دارد و بر پایه این قرارداد سازمانها و شرکتها تا زمانی میتوانند به حیات خود ادامه دهند که جامعه آنها را مشروع بداند و فعالیت آنها از نگاه اشخاص خارج از سازمان مشروعیت لازم را داشته باشد. وقتی سازمانی ببیند شهرت و اعتبارش و بالطبع مشروعیتش بر اثر انجام وظایف اجتماعی افزایش مییابد تلاش میکند با استفاده از استراتژیهای مناسب این مشروعیت را حفظ کند و مؤلفههای عقلانی مشروعیت بخش قرارداد اجتماعی را در ساختار رسمی خود جذب کند. اینجاست که میبینیم به طور مثال نوعدوستی و فعالیتهای خیرخواهانه سازمانها به عنوان یکی از مهمترین نوع مسئولیتهای اجتماعی آنها مطرح میشود. چرا که با داشتن رویکردهای بشردوستانه و انجام کمکهای خیرخواهانه، سازمانها میتوانند بخشی از وظیفه پاسخگویی اجتماعی خود را به انجام رسانده و علاوه بر کسب منافع اقتصادی و غیراقتصادی حاصل از انجام چنین فعالیتهای اجتماعی، زمینههای رشد جامعهای را که در آن فعالیت میکنند نیز برآورده سازند.
در ایران توجه به مسئولیت اجتماعی در قوانین و مقررات نیز از جایگاه مناسبی برخوردار است. علاوه بر آن در کشور ما به لحاظ فرهنگی و مذهبی مسائلی مثل نیکوکاری، حفظ محیط زیست، کمک به همنوع و احساس مسئولیت نسبت به دیگران از جمله ارزشهای اجتماعی محسوب میشود و در فعالیتهای مسئولانه بنگاههای اقتصادی نیز مورد توجه قرار میگیرد. البته نبايد ذاتاً انتظار داشته باشيم که يک سازمان به جای رسالتش که فعاليت اقتصادي است نقش يک سازمان عمومي مثل بهزيستي، شهرداري و محيط زيست را ايفا کند. لذا این سوال مطرح میشود که چگونه ميشود که این هزينهها به سرمايهگذاري بلندمدت براي شرکت تبديل شوند و چطور بايد ارتباط تنگاتنگ و مستقيمي با عملکرد و فعاليت آن مجموعه داشته باشند. در اينجاست که سازمان بايد تحليل کاملی از محيط برای مدیریت پایدار و مسئولانه کسب و کار خود داشته باشد. بايد بررسی کند به واسطه فعاليت خود چه تاثير مثبت يا منفي اجتماعي و زيستمحيطي بر جا میگذارد و پس از آن اقدامات مسئولانه خود را انجام دهد. در این مرحله بلوغ یک سازمان است که نشان میدهد چه رویکردی را برای انجام فعالیت مسئولانه خود به کار میگیرد اولين و سادهترين کار اين است که به يک خيريه کمک کند، اما در سطحی پیشرفتهتر سازمان سرمايهگذاريهاي اجتماعي براي توانمندسازي جوامع محلي را مورد توجه قرار میدهد.
در حال حاضر پارادایم فعالیتهای مسئولانه در حال تغییر است و “پایداری و مسئولیت شرکتی” جایگزین “مسئولیت اجتماعی شرکت” گردیده است. این تغییر، در سطح کلان و خرد فعالیتهای مسئولانه اثر خواهد گذاشت. در سطح کلان روابط مبتنی بر نوع دوستی، جای خود را به شراکتهای پایدار و مساوی خواهد داد. پاسخهای حداقلی به مسائل اجتماعی و زیست محیطی با راهبردها و سرمایهگذاری در بازارهای مسئولیتپذیرتر، مانند فناوریهای پاک، جایگزین خواهند شد. روابط مبتنی بر شهرت در زمینه مسئولیت اجتماعی اعتبار خود را از دست خواهند داد و شرکتها با توجه به عملکرد واقعی خود در حوزههای اجتماعی، زیست محیطی و اخلاقی مورد قضاوت قرار خواهند گرفت که این اتفاقات به معنای بهبود کلی وضعیت زندگی و اجتماع خواهد بود. در سطح خرد نیز مسئولیت اجتماعی به عنوان کالا و خدمتی لوکس در نظر گرفته نخواهد شد، بلکه به عنوان راه حل مقرون به صرفهای نگریسته میشود که افرادی را که بیشترین نیاز را در زمینه بهبود کیفیت زندگی دارند، هدف قرار میدهد. همچنین سرمایهگذاری در شرکتهای اجتماعی خودکفا، به جای مشارکت نقدی در امور خیریه مورد توجه قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر شاخصهای مسئولیت اجتماعی که شرکتهای بزرگ و مشخصی را به طور مرتب رتبهبندی میکنند، جای خود را به سامانههای امتیازدهی جدید خواهند داد که عملکرد اخلاقی، اجتماعی و زیست محیطی را به امتیازات شرکتها تبدیل خواهند کرد و تحلیلگران را در تصمیمگیری یاری خواهند رساند. گزارشهای سالانه درباره مسئولیت اجتماعی، جای خود را به جریان اطلاعات برخط و دائمی خواهد داد و عملکرد در حوزه مسئولیت اجتماعی به طور فزایندهای در سنجش عملکرد سازمان و سیستمهای تشویقی نهادینه خواهند شد. در نهایت با توجه به اینکه شرکتها ارائه محصولات را منطبق بر معیارهای اخلاقی انجام میدهند، مصرفکنندگان اخلاق محور نیز موضوعیت خود را از دست خواهند داد.
این تحولات در آیندهای نزدیک جامعه و فضای اقتصادی کشور ما را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. از این رو ضروری است سازمانهای ایرانی نیز به شکلی صحیح در راه اقدامات مسئولانه گام بردارند. شرکتهای تولیدی و صنعتی بزرگ دیر یا زود بایستی در خصوص گزارشگری مسئولیتپذیری اجتماعی اقداماتی را انجام دهد، به نظر میرسد بهتر است در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی و به عبارت دقیقتر “پایداری و مسئولیت سازمانی” به نحوی عمل کنند که الگوی مناسبی برای اقدامات سایر بنگاههای اقتصادی ارائه نمایند. انجام فعالیتهای مسئولانه توسط شرکتهای بزرگ، گزارشگری آن و فرهنگسازی صحیح در این خصوص، خود فعالیتی مسئولانه محسوب میشود که سایر سازمانهای ایرانی را در برنامهریزی برای انجام فعالیتهای مسئولانه تشویق و راهنمایی میکند.