اطلس اقتصاد: فولاد، یکی از مهمترین صنایع کشور است و عمده سهامداران بازار سرمایه، خواهان وجود شرکتهای تولیدی فولاد در پرتفوی خود هستند. تا نیمه نخست سال جاری 15 درصد…
اطلس اقتصاد: فولاد، یکی از مهمترین صنایع کشور است و عمده سهامداران بازار سرمایه، خواهان وجود شرکتهای تولیدی فولاد در پرتفوی خود هستند. تا نیمه نخست سال جاری 15 درصد از ارزش کل بازار سرمایه در اختیار گروه فلزات قرار داشت و در حال حاضر 31 شرکت فلزات اساسی وجود دارند. در بین راه تمامی صنایع تولیدی، چالشها و ریسکهایی وجود دارد که شرکتها هریک به شیوه خود با این چالشها برخورد میکنند؛ از عمدهترین چالشها در گروه فلزات اساسی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
وجود تحریمها، عدم استفاده از نظام بانکی بینالمللی، خطر مسدود شدن حسابهای بانکی خارج از کشور و بهطور کلی امکان مختل شدن روابط بینالمللی، بنگاههای تولیدی را با ریسک نقل و انتقال وجوه مواجه ساخته است، که این امر سبب شده تا شرکتهای فعال در گروه فلزات اساسی برای مقابله با این ریسک، عملیات نقل و انتقال مالی ناشی از صادرات یا فروش خود را به صورت قراردادهای کارگزاری انجام دهند.
اما در پی تغییرات قوانین و مقررات حاکم بر محیط کسب و کار همچون قوانین مالیاتی، کار و تامین اجتماعی، گمرکی و همچنین تغییرات غیرقابل پیشبینی روشها و فرآیندهای قانونی، سبب شده تا درآمدها و هزینههای شرکتها با مشکلاتی مواجه شود. بر این اساس است که شرکتهای فعال در گروه فلزات اساسی برای مقابله با ریسک وضع قوانین موثر بر درآمدها و هزینههای خود، تمامی تلاش خود را بهکار میگیرند تا از نوسانات قیمتهای بازار جهانی و نرخ ارز، حداکثر بهرهبرداری را داشته باشند.
اگر چه در این میان، بالا بودن میزان تولید نسبت به مصرف، رکود و اشباع محصولات در بازار را در پی دارد، اما خود عاملی برای رقابتی شدن قیمت محصولات شده و بهای تمام شده را کاهش می دهد. موضوعی که حاشیه سود شرکتهای حاضر در این صنعت را در یک شیب کاملاً کند قرار می دهد.
در این راستا برای پوشش ریسک کاهش قیمت محصولات، شرکتهای حاضر در گروه فلزات اساسی، در ابتدا تلاش دارند تا ظرفیت تولید را افزایش دهند.
تحقق این امر، مستلزم مصرف بالا در جامعه است یا حداقل اینکه شرکتها قادر به صادرات بخشی از تولیدات خود باشند تا به این شکل بتوانند کاهش قیمت محصولات را جبران کنند. همچنین تغییرات نرخ فلزات اساسی در بازارهای جهانی نیز بهطور مستقیم بر عملکرد شرکتها تأثیرگذار است.
اما افزایش تولید نیز در این صنعت بهراحتی صورت نمیپذیرد؛ کمبود مواد اولیه مورد نیاز، این شرکتها را میتواند با خطر جدی کاهش میزان تولیدات مواجه سازد. همچنین مواردی نظیر توقف شرکتهای مورد قرارداد و تامینکننده گندله مصرفی، شرایط اعتصاب کامیونها ممنوعیت یا تردد کامیونها در تعطیلات نوروزی و شرایط بد آب و هوایی کشور نیز میتواند تأمین مواد اولیه را با مشکل مواجه سازد. با درنظر گرفتن این مهم که تأمین مواد اولیه، یکی از عملیات اصلی شرکتها در جهت تحقق اهداف برنامهریزی شده از جمله کسب درآمد است و با توجه به اینکه عمده مواد معدنی مورد نیاز شرکتها سهمیهبندی شده، لذا در جهت کاهش ریسک ناشی از تامین مواد اولیه، شرکتها میتوانند حول محور دستیابی به منابع جدید، اقدام به اخذ پروانه اکتشاف کنند.
و اما در تولید، ماهیت برخی از محصولات این شرکتها به گونهای است که شرایط آب و هوایی برای این صنعت به ریسکی دیگر تبدیل شده است. تغییرات آب و هوایی، سبب تغییرات در ماهیت اینگونه محصولات و متضرر شدن این شرکتهای تولیدی میگردد. بهعنوان نمونه، آهن اسفنجی به گونهای است که در 48 ساعت اولیه بعد از تولید، مستعد اکسید شدن است و باید در شرایط استاندارد نگهداری شود؛ همچنین بارندگی و افزایش رطوبت هوا نیز شرایطی را ایجاد میکند که واکنش اکسید شدن و در نهایت سوختن و نابودی محصول را در پی دارد. بر این اساس است که این محصولات باید در شرایط استاندارد دپو و نگهداری شوند.
انرژی، در زنجیره عرضه بهعنوان کالای نهایی و در فرایند تولید بسیاری از کالاها و خدمات، نقش مهمی دارد. در کشور ما به علت محدودیتهایی که در مصرف انرژی وجود دارد، بخش صنعت بهعنوان یکی از مصرف کنندگان مهم انرژی، باید تمام تلاش خود را در جهت استفاده بهینه، با توجه به محدودیتهای موجود در کشور بهکار گیرد.
احتمال مسدود شدن انبارهای کالا در خارج از کشور، عدم امکان انعقاد قرارداد با شرکتهای معروف و بزرگ جهانی و کار کردن با شرکتهای کوچکتر، آثار ناشی از پاندمی کرونا و ….. از جمله عوامل دیگری بوده که تولیدکنندگان فلزات اساسی در کشور ما برای رسیدن به اهداف خود باید با آنها روبه رو شده و هر کدام به اقتضای شرایط خود راهکارهایی را برای مقابله با آنها اتخاذ و کشف نمایند.