علی رسولیان، مدیرعامل فولاد سنگان، استراتژی این شرکت را مبتنی بر خلق همزمان ارزش اقتصادی و اثر اجتماعی پایدار معرفی کرد. او تاکید نمود که موفقیت فولاد سنگان در توسعه منطقهای، ریشه در رویکرد حکمرانی دادهمحور و ایجاد همافزایی نهادی دارد. این شرکت با تمرکز بر چهار محور کلیدی شامل توسعه زیرساختهای منطقهای، حمایت از آموزش، ارتقای خدمات سلامت و پیشبرد پروژههای کلان پایداری، الگویی روشن از مسئولیت اجتماعی شرکتی را به نمایش گذاشته است.
*ترسیم نقشه راه توسعه با مسئولیت اجتماعی
علی رسولیان، مدیرعامل فولاد سنگان، اعلام کرد که این شرکت با تمرکز بر ایفای مسئولیتهای اجتماعی خود، تصویری روشن از توسعه پایدار ارائه کرده است. بر اساس گفتههای وی، استراتژی کلان فولاد سنگان بر ایجاد یک پیوند عمیق میان موفقیت کسبوکار و پیشرفت جامعه محلی استوار است. این رویکرد، فراتر از فعالیتهای تولیدی صرف رفته و سرمایهگذاری در زیرساختهای حیاتی منطقه را به عنوان یک اولویت راهبردی تعریف میکند.
*سرمایهگذاری در زیرساخت، آموزش و سلامت
مدیرعامل فولاد سنگان به تشریح ابعاد عملی این استراتژی پرداخت. حمایت از نظام آموزشی و ارتقای خدمات سلامت در منطقه، دو محور اصلی فعالیتهای اجتماعی این شرکت هستند. فولاد سنگان با این اقدامات به دنبال توانمندسازی نیروی انسانی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان است. علاوه بر این، پیشبرد پروژههای کلان مرتبط با پایداری، نشاندهنده تعهد این مجموعه به حفظ محیط زیست و تضمین آیندهای بهتر برای نسلهای بعدی است.
*حکمرانی دادهمحور؛ رمز موفقیت در توسعه منطقهای
علی رسولیان، راز موفقیت فولاد سنگان در پیشبرد اهداف توسعه منطقهای را در دو عامل کلیدی دانست. اولین عامل، پیادهسازی حکمرانی دادهمحور است که به شرکت امکان میدهد تصمیمات خود را بر اساس تحلیل دقیق اطلاعات و نیازهای واقعی منطقه اتخاذ کند. عامل دوم، ایجاد همافزایی نهادی است که از طریق همکاری سازنده با سایر سازمانها و نهادها، اثربخشی پروژهها را به حداکثر میرساند و از اتلاف منابع جلوگیری میکند.
***
رویکرد فولاد سنگان تحت مدیریت علی رسولیان، نمونهای هوشمندانه از استراتژیهای مدرن کسبوکار است که در آن مسئولیت اجتماعی (CSR) از یک هزینه به یک سرمایهگذاری مولد تبدیل میشود. با سرمایهگذاری در زیرساخت، آموزش و سلامت منطقه، شرکت نه تنها به بهبود شاخصهای توسعه انسانی کمک میکند، بلکه یک محیط عملیاتی پایدار و با ریسک اجتماعی کمتر برای خود ایجاد مینماید. این مدل، با تقویت برند و افزایش مقبولیت اجتماعی، به طور غیرمستقیم به پایداری مالی و عملیاتی بلندمدت شرکت کمک میکند. حکمرانی دادهمحور نیز تضمین میکند که این سرمایهگذاریها به صورت بهینه و اثربخش تخصیص یابند.