به گزارش روابط عمومی فولاد مبارکه؛ بحران کمبود آب در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به مرحلهای خطرناک رسیده که اقتصاد، کشاورزی، انرژی و صنعت منطقه را بهشدت تهدید میکند. پیشبینی میشود تا پایان دهه جاری سرانه آب در این منطقه به زیر ۵۰۰ مترمکعب در سال برای هر نفر سقوط کرده و نیاز به ۲۵ میلیارد مترمکعب آب اضافی تا ۲۰۵۰ برجسته گردد. کشاورزی، بزرگترین قربانی بحران آب، با کاهش شدید تولید روبهرو است که اثرات آن بر امنیت غذایی، وابستگی به واردات، و کسری تجاری مشهود خواهد بود. صنایع آبمحور، از کشاورزی صنعتی گرفته تا صنایع تولیدی، و نیز تولید انرژی برقآبی با مشکلات جدی مواجه خواهند شد. این بحران اقتصادی علاوه بر مشکلات معیشتی، فقر، و کاهش بهرهوری در جوامع محلی، راهکارهای بزرگ و سرمایهگذاریهای گستردهای برای مدیریت منابع آب و ترویج کشاورزی کمآببر را میطلبد. همکاریهای منطقهای و نوآوریهای فناورانه، کلید مقابله با این بحران و ایجاد پایههای توسعه پایدار به شمار میآیند.
*بحران آب، تهدید جدی برای اقتصاد خاورمیانه
بحران کمبود آب در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) با تشدید فشار بر کشاورزی، انرژی و صنعت، اقتصاد منطقه را به خطر انداخته است. برآوردها نشان میدهد که تا پایان دهه جاری سرانه آب به زیر ۵۰۰ مترمکعب در سال سقوط خواهد کرد که بحرانی مطلق به شمار میرود. بانک جهانی پیشبینی میکند تا سال ۲۰۵۰ کشورها به ۲۵ میلیارد مترمکعب آب اضافی نیاز خواهند داشت؛ معادل ساخت ۶۵ کارخانه آبشیرینکن مشابه رأسالخیر عربستان سعودی.
*تاثیر بحرانی بر کشاورزی منطقه
بخش کشاورزی، برجستهترین قربانی کمبود آب، با کاهش شدید تولید در کشورهای منطقه روبهرو است. برای مثال، تولید کشاورزی یمن تا سال ۲۰۵۰ ممکن است تا ۶۰ درصد کاهش یابد و آسیب ناشی از این بحران در شبهجزیره عربستان سه برابر بیشتر خواهد بود. چنین افت تولیدی امنیت غذایی منطقه را تهدید کرده و وابستگی به واردات را افزایش میدهد. به گفته بانک جهانی، تا سال ۲۱۰۰، منطقه MENA ممکن است بیش از ۲ تریلیون دلار درآمد کشاورزی را از دست بدهد، که ایران ۴۰۰ میلیارد دلار، شبهجزیره عربستان ۱.۲ تریلیون دلار و یمن ۲۰۰ میلیارد دلار زیان خواهند دید.
*اثرات کمبود آب بر صنعت و انرژی منطقه
کمبود آب تأثیر منفی چشمگیری بر صنایع وابسته به آب مانند کشاورزی صنعتی و تولید انرژی برقآبی خواهد داشت. تنها ۴.۷ درصد از ظرفیت تولید برق منطقه به انرژی برقآبی اختصاص دارد که خشکسالیهای اخیر این بخش محدود را نیز تحت تأثیر قرار داده است، و کشورها را مجبور به استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی گرانقیمت کرده است. برآورد میشود که این بحران اقتصادی، تولید ناخالص داخلی (GDP) منطقه را بین ۱۰ تا ۱۴ درصد کاهش دهد.
*چالشهای اجتماعی و تأثیر بر زنان و خانوارها
بحران آب نه تنها اقتصاد، بلکه معیشت و شرایط اجتماعی منطقه را نیز تحت تأثیر قرار داده است. نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت منطقه مجبورند بیش از ۲ تا ۳ درصد درآمد خود را صرف خدمات آب و فاضلاب کنند. در مناطق جنگزده مانند یمن، زنان روزانه ساعتها برای جمعآوری آب وقت صرف میکنند، که بازدهی اقتصادی و اجتماعی این جوامع را کاهش میدهد.
*عدم تعادل تجاری و تشدید وابستگی به واردات
کاهش تولید کشاورزی داخلی، وابستگی کشورهای منطقه MENA را به واردات مواد غذایی افزایش داده و کسری تجاری این کشورها را تشدید کرده است. ایران، شبهجزیره عربستان و یمن از کاهش صادرات خالص کشاورزی آسیب قابل توجهی دیدهاند. این تغییرات اقتصادی انعطافپذیری منطقه را کاهش داده و به تشدید فقر و درگیری در کشورهای آسیبپذیری همچون یمن انجامیده است.
*سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و راهکارهای پایدار
برای مقابله با بحران آب، کشورهای منطقه به استفاده از فناوریهای نوین مانند شیرین کردن آب، بازیافت آب و سیستمهای آبیاری خورشیدی روی آوردهاند. بااینحال، این اقدامات نیازمند سرمایهگذاری کلان است و هزینه تأمین آب شیرین و مدیریت پایدار منابع ممکن است به میلیاردها دلار برسد. علاوه بر این، همکاریهای منطقهای مانند مدیریت مشترک منابع آب فرامرزی نیز به عنوان راهکاری مؤثر مطرح شده است.
*مسیر پیش رو: سیاستهای یکپارچه و نوآوریهای منطقهای
پیچیدگی ارتباط بین آب، انرژی و غذا در منطقه MENA، نیاز به سیاستهای یکپارچه و همکاریهای منطقهای را برجسته میکند. تقویت کشاورزی کمآببر، تنوعبخشی به منابع انرژی و مشارکتهای تجاری بینالمللی، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند انعطافپذیری اقتصادی را افزایش دهند. توافقهای دوجانبه میان کشورهای منطقه برای مدیریت منابع آب، مانند رودخانههای مشترک، تنشها را کاهش و بهرهوری را بهبود میبخشد. همچنین سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی جوامع محلی، بهویژه زنان، میتواند بهرهوری را افزایش دهد و اثرات اجتماعی بحران آب را کاهش دهد.
*فرصتی برای توسعه پایدار
بحران آب در خاورمیانه و شمال آفریقا فراتر از یک چالش زیستمحیطی است؛ این بحران اساسیترین بخشهای اقتصاد منطقه، از کشاورزی گرفته تا انرژی و صنعت را هدف گرفته است. بااینحال، این تهدید میتواند فرصتی برای بازنگری در سیاستها و بهرهگیری از نوآوریهای فناورانه برای پیشبرد توسعه پایدار باشد. سرمایهگذاری در فناوریهای کارآمد، تقویت همکاریهای منطقهای و ایجاد زیرساختهای پایدار، میتواند این چالش را به فرصتی برای رشد اقتصادی و بهبود ثبات اجتماعی تبدیل کند. آینده منطقه به اقدام هوشمندانه و تصمیمگیریهای استراتژیک وابسته است.