*مقدمه و تجارب جهانی در مردمیسازی انرژیهای تجدیدپذیر
*گذار انرژی؛ از انحصار دولتی تا مشارکت مردمی
در عصری که بحرانهای اقلیمی و محدودیتهای مالی دولتها، توسعه سریع انرژیهای پاک را به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده، مردمیسازی سرمایهگذاری در بخش انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان راهکاری نوآورانه و کارآمد مطرح شده است. این رویکرد که طی دهههای اخیر در کشورهای پیشرو به الگویی موفق و قابل تکرار تبدیل شده، نه تنها محدودیتهای بودجهای دولتها را جبران میکند، بلکه با توزیع عادلانهتر منافع اقتصادی، مقبولیت اجتماعی پروژههای انرژی پاک را نیز افزایش میدهد. تجربه موفق کشورهایی که در این مسیر گام برداشتهاند، درسهای ارزشمندی برای اقتصادهای در حال توسعه، به ویژه ایران با پتانسیلهای طبیعی فراوان و حجم قابل توجه نقدینگی سرگردان، در بر دارد.
*چهار دهه تجربه؛ از دانمارک تا سراسر جهان
داستان موفقیت مردمیسازی انرژیهای تجدیدپذیر از دانمارک آغاز میشود؛ کشوری که از اوایل دهه 1980 میلادی با درک عمیق از اهمیت مشارکت شهروندان در گذار انرژی، قوانین حمایتی جامعی را تدوین و اجرا کرد. امروز، بیش از 80 درصد از توربینهای بادی این کشور اسکاندیناوی در مالکیت تعاونیهای محلی و سرمایهگذاران خرد قرار دارد؛ دستاوردی که دانمارک را به الگویی جهانی در توسعه پایدار انرژی تبدیل کرده است. مدل دانمارکی که بر سه رکن اساسی مالکیت محلی، تضمین خرید بلندمدت برق تولیدی و حمایتهای مالیاتی هدفمند استوار است، راه را برای شکلگیری «مدل تعاونی انرژی» هموار کرد؛ الگویی که به سرعت در سایر کشورهای اروپایی نیز مورد اقتباس قرار گرفت.
*آلمان؛ قانونگذاری هوشمند برای جذب سرمایههای خرد
جمهوری فدرال آلمان، دومین قدرت بزرگ در عرصه مردمیسازی انرژیهای تجدیدپذیر، با تصویب قانون تغذیه تعرفهای (Feed-in Tariff) در سال 2000 میلادی، انقلابی در جذب سرمایههای خرد ایجاد کرد. این قانون با تضمین خرید برق تجدیدپذیر به قیمتی بالاتر از نرخ بازار برای دورهای 20 ساله، اطمینان خاطر و امنیت سرمایهگذاری لازم را برای میلیونها شهروند آلمانی فراهم آورد. نتیجه این سیاستگذاری خردمندانه، آن است که امروز بیش از 50 درصد از کل ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر آلمان، معادل 65 هزار مگاوات، در مالکیت شهروندان، تعاونیهای محلی و سرمایهگذاران خرد قرار دارد. بیش از 900 تعاونی انرژی با عضویت نزدیک به 200 هزار شهروند آلمانی، مجموعاً 3.2 میلیارد یورو در پروژههای مختلف انرژی پاک سرمایهگذاری کردهاند.
*هند؛ نوآوری در مقیاس میلیونی برای توسعه انرژی خورشیدی
شبهقاره هند با جمعیتی بیش از 1.4 میلیارد نفر، رویکردی متفاوت اما بسیار موثر در پیش گرفته است. طرح ملی «سقف خورشیدی» که از سال 2015 با هدف نصب 40 هزار مگاوات پنل خورشیدی روی پشتبام منازل آغاز شد، با ارائه یارانه 40 درصدی و وامهای کمبهره، راه را برای مشارکت گسترده خانوارهای هندی هموار کرد. تا پایان سال 2023، بیش از 8 میلیون خانوار هندی، معادل 32 میلیون نفر، از مزایای این طرح بهرهمند شده و تولیدکننده برق پاک شدهاند. نوآوری جالب توجه در تجربه هند، ترکیب هوشمندانه سیاستهای حمایتی دولتی با ابتکارات بخش خصوصی است. طرح «اجاره خورشیدی» که از سال 2020 در ایالت گجرات با 65 میلیون نفر جمعیت آغاز شد، به خانوارهای کمدرآمد امکان میدهد بدون پرداخت هزینه اولیه و تنها با اجاره ماهانه معادل 70 درصد صورتحساب برق قبلی خود، از انرژی پاک بهرهمند شوند. این طرح نوآورانه که با مشارکت بانکهای محلی و شرکتهای خدمات انرژی اجرا میشود، تاکنون بیش از 200 هزار خانوار را تحت پوشش قرار داده است.
*ژاپن؛ احیای اعتماد پس از فوکوشیما
فاجعه هستهای فوکوشیما در مارس 2011، نقطه عطفی در سیاست انرژی ژاپن بود. این کشور صنعتی که تا آن زمان بیش از 30 درصد برق خود را از نیروگاههای هستهای تأمین میکرد، با فشار افکار عمومی مجبور به بازنگری اساسی در استراتژی انرژی خود شد. در این شرایط، مردمیسازی انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان راهکاری برای بازسازی اعتماد عمومی و تأمین امنیت انرژی مطرح شد. شهرداریها در ژاپن نقش محوری در این تحول ایفا کردند. شهر فوکوشیما، همان منطقهای که شاهد فاجعه هستهای بود، با تأسیس صندوق انرژی سبز در سال 2014، پیشگام این حرکت شد. این صندوق با جذب سرمایههای خرد شهروندان و ارائه بازده سالانه 3 تا 5 درصد، توانسته بیش از 500 میلیون دلار سرمایه جمعآوری کند و 45 پروژه خورشیدی و بادی را به بهرهبرداری برساند. موفقیت این مدل باعث شد تا بیش از 120 شهر دیگر در سراسر ژاپن، صندوقهای مشابهی تأسیس کنند.
*استرالیا؛ پلتفرمهای دیجیتال و بازار محلی انرژی
قاره استرالیا با بیش از 3000 ساعت آفتاب در سال، پتانسیل عظیمی برای توسعه انرژی خورشیدی دارد. برنامه «انرژی مردمی» که از سال 2018 آغاز شد، با ترکیب یارانههای مستقیم تا سقف 4000 دلار استرالیا و مشوقهای مالیاتی 50 درصدی، زمینه را برای نصب 3.5 میلیون سیستم خورشیدی خانگی فراهم کرد. نوآوری برجسته استرالیاییها، ایجاد پلتفرمهای آنلاین برای خرید و فروش برق مازاد بین همسایگان است. پلتفرم Power Ledger که بر بستر بلاکچین کار میکند، به خانوارها امکان میدهد برق مازاد خود را مستقیماً و بدون واسطه به همسایگان بفروشند. این سیستم که اکنون در 15 شهر استرالیا فعال است، علاوه بر افزایش درآمد خانوارها، به کاهش 25 درصدی بار شبکه در ساعات اوج مصرف کمک کرده است.
*شیلی؛ مدل مشارکت عمومی-خصوصی در آمریکای لاتین
جمهوری شیلی با برنامه «خورشید برای همه» که از سال 2019 اجرا میشود، الگوی جالبی از همکاری بخش خصوصی و مردم ارائه داده است. در این مدل، شرکتهای خصوصی با تأمین 100 درصد سرمایه اولیه، سیستمهای خورشیدی را روی پشتبام منازل نصب میکنند. خانوارها بدون پرداخت هیچ هزینه اولیه، با اقساط ماهانهای که معمولاً 20 تا 30 درصد کمتر از صورتحساب برق قبلی آنهاست، طی 7 سال مالک سیستم میشوند. این برنامه تاکنون 180 هزار خانوار شیلیایی را تحت پوشش قرار داده و پیشبینی میشود تا سال 2030 به 1 میلیون خانوار برسد. موفقیت این مدل باعث شده کشورهای دیگر آمریکای لاتین نظیر پرو، کلمبیا و اکوادور نیز برنامههای مشابهی را آغاز کنند.
*کره جنوبی؛ پارکهای خورشیدی اشتراکی برای مناطق پرتراکم
کره جنوبی با تراکم جمعیتی بالا و محدودیت فضا، رویکرد خلاقانهای در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر اتخاذ کرده است. مدل «پارکهای انرژی اشتراکی» که از سال 2017 اجرا میشود، به شهروندان ساکن آپارتمانها امکان میدهد در نیروگاههای خورشیدی بزرگ خارج از شهر سرمایهگذاری کنند و به اندازه سهم خود از برق تولیدی بهرهمند شوند. تاکنون بیش از 100 پارک خورشیدی اشتراکی با ظرفیت مجموع 850 مگاوات و مشارکت بیش از 50 هزار خانوار راهاندازی شده است. دولت کره جنوبی با ارائه تخفیف 30 درصدی در هزینه سرمایهگذاری اولیه و تضمین خرید برق به مدت 15 سال، این مدل را برای شهروندان جذاب کرده است. پیشبینی میشود تا سال 2030، ظرفیت این پارکها به 5000 مگاوات برسد.
*مدلهای مختلف مشارکت مردمی، چالشها و فرصتها
*تنوع مدلها؛ از تعاونی تا بلاکچین
تجربه بیش از چهار دهه توسعه مردمی انرژیهای تجدیدپذیر در سراسر جهان، منجر به شکلگیری طیف گستردهای از مدلهای مشارکت شده که هر کدام متناسب با شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها طراحی شدهاند. این تنوع مدلها، امکان انتخاب و بومیسازی رویکردهای مناسب برای شرایط خاص هر کشور را فراهم میآورد.
*مدل تعاونی؛ دموکراسی انرژی در عمل
مدل تعاونی که پیشگام آن دانمارک بود، همچنان به عنوان موفقترین و پایدارترین الگوی مشارکت مردمی در حوزه انرژی شناخته میشود. در این مدل، گروهی از شهروندان با تشکیل تعاونی و جمعآوری سرمایه به صورت سهامهای برابر، مالکیت و مدیریت دموکراتیک پروژههای انرژی تجدیدپذیر را بر عهده میگیرند. اصل «یک عضو، یک رأی» صرفنظر از میزان سهام، تضمینکننده مشارکت عادلانه همه اعضا در تصمیمگیریهاست. در آلمان، بیش از 900 تعاونی انرژی با عضویت حدود 200 هزار شهروند فعالیت میکنند که مجموعاً 3.2 میلیارد یورو در پروژههای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کردهاند. تعاونی انرژی شوناو در جنوب آلمان با 2400 عضو، نمونه موفقی است که علاوه بر تولید 10 مگاوات برق تجدیدپذیر، شبکه توزیع محلی را نیز خریداری کرده و به طور کامل منطقه را با انرژی پاک تأمین میکند.
*مدل سهامی؛ دسترسی آسان به سرمایهگذاری سبز
مدل مشارکت سهامی که بیشتر در کشورهای انگلیسیزبان رواج دارد، با انتشار سهام یا اوراق قرضه پروژههای انرژی تجدیدپذیر، امکان سرمایهگذاری با مبالغ کوچک را فراهم میکند. شرکت Triodos Renewables در هلند، پیشگام این مدل، با جذب بیش از 17 هزار سرمایهگذار خرد، پرتفویی به ارزش 400 میلیون یورو از 25 نیروگاه بادی و خورشیدی ایجاد کرده است. حداقل سرمایهگذاری 50 یورو و بازده سالانه 4 تا 6 درصد، این مدل را برای طیف وسیعی از سرمایهگذاران جذاب کرده است. در انگلستان، شرکت Good Energy با 5000 سهامدار خرد، 200 مگاوات ظرفیت تجدیدپذیر ایجاد کرده و سود سالانه 25 میلیون پوند توزیع میکند.
*کراودفاندینگ؛ دموکراتیزه کردن سرمایهگذاری انرژی
ظهور پلتفرمهای کراودفاندینگ، انقلابی در دسترسی به فرصتهای سرمایهگذاری انرژی پاک ایجاد کرده است. این مدل با استفاده از فناوریهای دیجیتال، امکان مشارکت با مبالغ بسیار کم، گاهی از 10 یورو، را فراهم میکند. پلتفرم Abundance در انگلستان، از سال 2012 تاکنون بیش از 100 میلیون پوند از 35 هزار سرمایهگذار برای 45 پروژه تجدیدپذیر جمعآوری کرده است. بازده متوسط 7 درصد سالانه و شفافیت کامل اطلاعات پروژهها، اعتماد سرمایهگذاران را جلب کرده است. در فرانسه، پلتفرم Lumo با جذب 15 میلیون یورو در سال 2023، رشد 300 درصدی نسبت به سال قبل داشته که نشاندهنده اقبال روزافزون به این مدل است.
م*دل لیزینگ؛ انرژی پاک بدون سرمایه اولیه
مدل اجاره یا لیزینگ که عمدتاً برای سیستمهای خورشیدی خانگی استفاده میشود، مهمترین مانع ورود یعنی هزینه اولیه بالا را حذف میکند. شرکتهای خدمات انرژی (ESCO) تمام هزینههای نصب و راهاندازی را تأمین میکنند و مشترکان با پرداخت اقساط ماهانه که معمولاً از محل صرفهجویی در قبض برق تأمین میشود، پس از 5 تا 10 سال مالک سیستم میشوند. در ایالات متحده، شرکتهای SolarCity (اکنون بخشی از تسلا) و Sunrun با این مدل توانستهاند بیش از 800 هزار سیستم خورشیدی خانگی نصب کنند. میانگین صرفهجویی ماهانه 50 تا 150 دلار برای هر خانوار، این مدل را بسیار جذاب کرده است.
*قرارداد خرید برق (PPA)؛ تضمین درآمد بلندمدت
مدل قرارداد خرید برق که ترکیبی از مشارکت بخش خصوصی و مردمی است، با تضمین فروش برق به مصرفکنندگان بزرگ، ریسک سرمایهگذاری را به حداقل میرساند. در هند، شرکت CleanMax Solar با این مدل، 600 مگاوات ظرفیت خورشیدی برای تأمین برق بیش از 200 شرکت بزرگ ایجاد کرده است. سرمایهگذاران خرد میتوانند با خرید واحدهای سرمایهگذاری از 1000 دلار، در این پروژهها مشارکت کنند و بازده سالانه 10 تا 12 درصد دریافت کنند. قراردادهای 15 تا 25 ساله با شرکتهایی مانند مایکروسافت و آمازون، امنیت درآمد را تضمین میکند.
*پارکهای انرژی مشترک؛ راهحل مناطق شهری
مدل پارکهای انرژی اشتراکی، پاسخی خلاقانه به محدودیت فضا در مناطق شهری است. در این مدل، چندین مصرفکننده در یک نیروگاه بزرگ خارج از محدوده شهری سرمایهگذاری میکنند و متناسب با سهم خود از برق تولیدی بهرهمند میشوند. در ایالت نیویورک آمریکا، برنامه Community Solar با 150 پروژه و ظرفیت 1100 مگاوات، به 75 هزار خانوار و کسبوکار امکان دسترسی به انرژی خورشیدی را بدون نیاز به نصب پنل روی سقف فراهم کرده است. صرفهجویی 10 درصدی در هزینه برق و عدم نیاز به تعمیر و نگهداری، مزایای اصلی این مدل هستند.
*نوآوریهای مالی؛ از اوراق سبز تا توکنهای انرژی
توسعه ابزارهای مالی نوین، افقهای جدیدی برای مشارکت مردمی گشوده است. اوراق قرضه سبز که اولین بار در سال 2007 توسط بانک جهانی منتشر شد، امروز به بازاری 500 میلیارد دلاری تبدیل شده است. این اوراق با بازده ثابت 3 تا 5 درصد، برای سرمایهگذاران محافظهکار و صندوقهای بازنشستگی جذاب است. در سال 2023، بیش از 150 میلیارد دلار از این اوراق صرف پروژههای انرژی تجدیدپذیر شد. توکنهای انرژی مبتنی بر بلاکچین، جدیدترین نوآوری در این حوزه است. پلتفرم WePower در استونی با tokenization پروژههای انرژی، امکان سرمایهگذاری از 1 یورو را فراهم کرده و بیش از 50 هزار سرمایهگذار از 72 کشور جذب کرده است.
*چالشهای اقتصادی؛ از بازگشت طولانی تا هزینههای بالا
با وجود فرصتهای متعدد، مردمیسازی انرژیهای تجدیدپذیر با چالشهای جدی روبهروست. مهمترین چالش، دوره بازگشت سرمایه نسبتاً طولانی است. در حالی که بسیاری از سرمایهگذاران خرد به دنبال بازده سریع هستند، پروژههای تجدیدپذیر معمولاً 7 تا 12 سال برای بازگشت کامل سرمایه نیاز دارند. در آلمان، با وجود حمایتهای گسترده، متوسط دوره بازگشت برای نیروگاههای بادی 8.5 سال و برای مزارع خورشیدی 7 سال است. هزینه اولیه بالا، دومین چالش عمده است. نصب یک سیستم خورشیدی خانگی 5 کیلوواتی در اروپا بین 6000 تا 8000 یورو، در آمریکا 15000 تا 20000 دلار و در آسیا 3000 تا 5000 دلار هزینه دارد. این مبالغ برای بسیاری از خانوارهای متوسط، سرمایهگذاری قابل توجهی محسوب میشود.
*ریسکهای فناورانه و عملیاتی
پیچیدگیهای فنی و ریسکهای عملیاتی، چالش دیگری برای سرمایهگذاران غیرمتخصص است. کاهش راندمان پنلهای خورشیدی به میزان 0.5 تا 0.8 درصد سالانه، احتمال خرابی اینورترها پس از 10 سال، و تأثیر شرایط آبوهوایی بر تولید، از جمله عواملی است که میتواند بازده مورد انتظار را کاهش دهد. مطالعهای در آلمان نشان داد 15 درصد از سیستمهای خورشیدی خانگی در 5 سال اول با مشکلات فنی مواجه میشوند که متوسط هزینه تعمیر 500 یورو دارد.
*فرصتهای اقتصادی؛ درآمد پایدار و مزایای جانبی
در مقابل چالشها، فرصتهای اقتصادی قابل توجهی وجود دارد. مهمترین مزیت، درآمد پایدار و قابل پیشبینی است. در کشورهایی با قانون تغذیه تعرفهای، تولیدکنندگان برای 20 سال از قیمت ثابت و تضمینشده بهرهمند میشوند. در آلمان، نرخ خرید تضمینی برق خورشیدی 8.2 سنت یورو و برای برق بادی 6.2 سنت یورو به ازای هر کیلوواتساعت است. علاوه بر درآمد مستقیم، صرفهجویی در هزینههای انرژی مزیت دیگری است. خانوارهای دارای سیستم خورشیدی در آمریکا، به طور متوسط 1400 دلار سالانه در هزینه برق صرفهجویی میکنند. معافیتهای مالیاتی نیز انگیزه مهمی است؛ در ایتالیا 50 درصد، در آمریکا 30 درصد و در ژاپن 20 درصد هزینههای نصب به عنوان اعتبار مالیاتی بازگردانده میشود.
*اشتغالزایی و توسعه اقتصاد محلی
تأثیرات اشتغالزایی انرژیهای تجدیدپذیر، فراتر از انتظارات اولیه بوده است. مطالعات نشان میدهد به ازای هر مگاوات ظرفیت خورشیدی، 15 شغل مستقیم و غیرمستقیم و برای هر مگاوات بادی، 11 شغل ایجاد میشود. در اسپانیا، صنعت انرژیهای تجدیدپذیر 95 هزار شغل ایجاد کرده که 60 درصد آن در مناطق روستایی است. این مشاغل شامل طراحی، نصب، تعمیر و نگهداری، مدیریت پروژه و خدمات مالی است. در آلمان، بخش انرژیهای تجدیدپذیر با 338 هزار شاغل، بیش از صنعت زغالسنگ با 20 هزار نفر اشتغال ایجاد کرده است.
*کاهش مستمر هزینهها؛ آیندهای روشنتر
روند کاهش هزینههای فناوری، چشمانداز اقتصادی این بخش را مثبتتر کرده است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA)، هزینه تولید برق خورشیدی در دهه گذشته 85 درصد و برق بادی 70 درصد کاهش یافته است. قیمت پنلهای خورشیدی از 4 دلار به ازای هر وات در سال 2010 به 0.2 دلار در سال 2024 رسیده است. پیشبینی میشود تا سال 2030، هزینههای نصب 50 درصد دیگر کاهش یابد که دوره بازگشت سرمایه را به 3 تا 5 سال کاهش میدهد.
*زیرساختهای قانونی و نهادی، راه ایران برای سرمایههای سرگردان
*چارچوب قانونی؛ بنیان موفقیت مردمیسازی
تجربه کشورهای پیشرو به وضوح نشان میدهد که موفقیت در مردمیسازی انرژیهای تجدیدپذیر، نیازمند چارچوب قانونی جامع، شفاف و پایدار است. این چارچوب باید ضمن حمایت از حقوق سرمایهگذاران خرد، تعادل منافع بین تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و شبکه برق را حفظ کند. قانون انرژیهای تجدیدپذیر آلمان (EEG) که از سال 2000 اجرا میشود، الگوی موفقی از قانونگذاری هدفمند است. این قانون با 67 ماده و 12 پیوست فنی، جزئیات دقیقی از نحوه اتصال به شبکه، تعرفههای خرید تضمینی، اولویتبندی دیسپاچینگ و مکانیزمهای حل اختلاف را مشخص کرده است. ثبات این قانون طی 24 سال با تنها 5 اصلاحیه عمده، اطمینان خاطر لازم را برای سرمایهگذاران فراهم آورده است.
*نهادهای تنظیمگر؛ ضامن شفافیت و عدالت
وجود نهاد تنظیمگر مستقل و کارآمد، رکن اساسی اعتمادسازی در بازار انرژی است. در انگلستان، اداره بازار گاز و برق (Ofgem) با 1500 کارمند متخصص و بودجه سالانه 120 میلیون پوند، نظارت دقیقی بر عملکرد 189 شرکت فعال در بخش انرژی دارد. این نهاد ماهانه 47 شاخص کلیدی عملکرد را منتشر میکند و سالانه بیش از 2500 بازرسی میدانی انجام میدهد. در فرانسه، کمیسیون تنظیم انرژی (CRE) با اختیارات گسترده در تعیین تعرفهها، صدور مجوزها و رسیدگی به شکایات، توانسته رضایت 78 درصدی ذینفعان را کسب کند. استقلال مالی این نهادها از طریق دریافت کارمزد از فعالان بازار، تضمینکننده بیطرفی آنهاست.
*صندوقهای حمایتی؛ کاتالیزور سرمایهگذاری
حمایتهای مالی هدفمند، نقش کلیدی در رفع موانع اولیه سرمایهگذاری دارد. صندوق گذار انرژی فرانسه با سرمایه 10 میلیارد یورو، از سال 2019 تاکنون 52 هزار پروژه خرد و متوسط را با ارائه وام کمبهره 1.5 درصدی و ضمانتنامه تا سقف 80 درصد تأمین مالی کرده است. در هلند، صندوق انرژی سبز با 4.5 میلیارد یورو سرمایه، یارانه سود 3 درصدی برای وامهای پروژههای تجدیدپذیر ارائه میدهد که هزینه تأمین مالی را 40 درصد کاهش داده است. بانک توسعه آلمان (KfW) نیز از سال 2010 تاکنون 42 میلیارد یورو وام با نرخ ترجیحی برای 2.1 میلیون پروژه انرژی پاک پرداخت کرده است.
*مراکز آموزش و مشاوره؛ توانمندسازی سرمایهگذاران
آموزش و آگاهسازی عمومی، پیشنیاز موفقیت مشارکت مردمی است. در دانمارک، 28 مرکز آموزش انرژیهای تجدیدپذیر با همکاری دانشگاهها، سالانه 45 هزار نفر را آموزش میدهند. این دورهها از سطح مقدماتی 8 ساعته تا تخصصی 200 ساعته، موضوعاتی از جنبههای فنی تا مالی و حقوقی را پوشش میدهند. در آلمان، برنامه «مشاور انرژی» با 12 هزار مشاور تأیید صلاحیت شده، سالانه 300 هزار بازدید رایگان از منازل انجام میدهد و توصیههای بهینهسازی ارائه میکند. این خدمات که 80 درصد هزینه آن توسط دولت پرداخت میشود، نرخ موفقیت پروژهها را 35 درصد افزایش داده است.
*زیرساخت شبکه؛ کلید اتصال موفق
مدرنسازی شبکه برق برای پذیرش تولید پراکنده، سرمایهگذاری عظیمی میطلبد. اسپانیا با اصلاح قوانین و سرمایهگذاری 3.5 میلیارد یورو در شبکه هوشمند، زمان اتصال نیروگاههای کوچک را از 18 ماه به 3 ماه کاهش داده است. سیستم «خالصسازی» (Net Metering) که امکان تهاتر تولید و مصرف را فراهم میکند، در 43 ایالت آمریکا اجرا میشود و 3 میلیون تولیدکننده خرد را پوشش میدهد. در ایتالیا، پلتفرم دیجیتال GSE امکان ثبتنام آنلاین، پیگیری مجوزها و دریافت پرداختها را در 48 ساعت فراهم کرده که بوروکراسی را 70 درصد کاهش داده است.
*استانداردسازی و کنترل کیفیت
تضمین کیفیت تجهیزات و خدمات، اعتماد مصرفکنندگان را جلب میکند. ژاپن پس از مشکلات فنی در 12 درصد پروژههای خورشیدی، نظام جامع استانداردسازی JIS را در سال 2019 معرفی کرد. این سیستم شامل تأیید صلاحیت اجباری 8500 شرکت نصب، آزمون کیفیت 100 درصدی پنلها و بازرسی سالانه سیستمهاست. نتیجه، کاهش 40 درصدی نرخ خرابی و افزایش 25 درصدی عمر مفید سیستمها بوده است. در اتحادیه اروپا، گواهی CE برای تجهیزات و Solar Keymark برای کلکتورها، استانداردهای حداقلی را تضمین میکنند.
*بازار ثانویه؛ افزایش نقدشوندگی
وجود بازار ثانویه کارآمد، نگرانی از عدم نقدشوندگی سرمایهگذاری را کاهش میدهد. در هلند، پلتفرم NPEX با نظارت هیئت بازارهای مالی، امکان معامله سهام 67 پروژه انرژی تجدیدپذیر با حجم معاملات روزانه 2.5 میلیون یورو را فراهم میکند. در آلمان، بورس انرژی تجدیدپذیر فرانکفورت، 142 صندوق سرمایهگذاری با دارایی 18 میلیارد یورو را پوشش میدهد. این بازارها با ایجاد قیمتگذاری شفاف و امکان خروج آسان، جذابیت سرمایهگذاری را 30 درصد افزایش دادهاند.
*بیمه و مدیریت ریسک
پوشش بیمهای جامع، آخرین حلقه زنجیر اطمینان است. در آلمان، شرکتهای بیمه محصولات تخصصی با پوشش خسارات فیزیکی، کاهش تولید ناشی از شرایط جوی، تغییرات تعرفه و حتی ورشکستگی پیمانکار طراحی کردهاند. حق بیمه سالانه 0.3 تا 0.5 درصد ارزش پروژه، در مقابل پوشش 95 درصدی خسارات، سرمایهگذاری مطمئنی ایجاد میکند. صندوق تضمین انرژی سبز اتحادیه اروپا با 2 میلیارد یورو سرمایه، ضمانتنامه برای پروژههای پرریسک صادر میکند که دسترسی به تأمین مالی را 45 درصد بهبود بخشیده است.
*دیجیتالیسازی؛ آینده مدیریت انرژی
شبکههای هوشمند و فناوریهای دیجیتال، امکانات جدیدی برای مشارکت مردمی ایجاد کردهاند. پرتغال با سرمایهگذاری 2 میلیارد یورو در شبکه هوشمند، 5.4 میلیون کنتور هوشمند نصب کرده که امکان مدیریت لحظهای تولید و مصرف را فراهم میکند. برنامه «پاسخگویی تقاضا» به 180 هزار خانوار اجازه میدهد در ساعات اوج، مصرف خود را کاهش داده و پاداش دریافت کنند. در دانمارک، پلتفرم بلاکچین Enerchain امکان معامله مستقیم برق بین 45 هزار تولیدکننده و مصرفکننده را بدون واسطه فراهم کرده و هزینههای تراکنش را 80 درصد کاهش داده است.
*ایران؛ پتانسیلهای بکر، فرصتهای طلایی
ایران با 300 روز آفتابی در سال، تابش خورشیدی 1800 تا 2200 کیلوواتساعت بر مترمربع و 50 هزار مگاوات پتانسیل بادی در مناطقی چون منجیل، زابل و هریس، جایگاه ویژهای در نقشه انرژیهای تجدیدپذیر جهان دارد. با این حال، سهم انرژیهای تجدیدپذیر از سبد برق کشور تنها 1 درصد است که در مقایسه با 42 درصد آلمان و 28 درصد اسپانیا، فاصله قابل توجهی را نشان میدهد. حجم نقدینگی 7000 هزار میلیارد تومانی که بخش عمده آن در بازارهای غیرمولد سرگردان است، میتواند با هدایت صحیح به سمت پروژههای انرژی پاک، موتور محرک توسعه پایدار باشد.
*تجربه کشورهای مشابه؛ درسهایی برای ایران
ترکیه با شرایط اقتصادی مشابه ایران، الگوی موفقی ارائه داده است. این کشور با برنامه YEKA (مناطق انرژی تجدیدپذیر) از سال 2017، مدل «ساخت-بهرهبرداری-انتقال» را با مشارکت بخش خصوصی اجرا کرده است. تضمین خرید 15 ساله برق با قیمت ثابت، معافیت 10 ساله مالیاتی و تخصیص رایگان زمین، منجر به جذب 5 میلیارد دلار سرمایه خصوصی در 5 سال شده است. مراکش نیز با برنامه «نور» موفق به جذب 9 میلیارد دلار سرمایه برای ایجاد 3000 مگاوات ظرفیت خورشیدی شده که 20 درصد آن از طریق مشارکت مردمی تأمین شده است.
*مدل پیشنهادی برای ایران؛ ترکیبی بومیشده
برای ایران، مدل ترکیبی متناسب با شرایط بومی پیشنهاد میشود. در مناطق شهری، نیروگاههای خورشیدی پشتبامی با ظرفیت 3 تا 10 کیلووات، با تسهیلات بانکی 4 درصد و دوره بازپرداخت 7 ساله قابل اجراست. در مناطق روستایی، تعاونیهای انرژی با مالکیت 70 درصد محلی و 30 درصد سرمایهگذاران شهری، میتوانند مزارع خورشیدی 1 تا 5 مگاواتی احداث کنند. صندوق توسعه ملی میتواند با تخصیص 2 میلیارد دلار، صندوق ضمانت انرژی پاک تأسیس کند که 50 درصد ریسک پروژهها را پوشش دهد.
*اقدامات فوری مورد نیاز
برای شروع، تصویب قانون جامع انرژیهای تجدیدپذیر با تضمین خرید 20 ساله برق ضروری است. ایجاد نهاد تنظیمگر مستقل انرژیهای تجدیدپذیر، راهاندازی پنجره واحد صدور مجوز در 30 روز، و معافیت مالیاتی 10 ساله برای سرمایهگذاران خرد، گامهای بعدی هستند. برنامه آموزش ملی با هدف 100 هزار نفر در سال اول و ایجاد 50 مرکز مشاوره انرژی در کلانشهرها، زیرساخت انسانی لازم را فراهم میکند. هدفگذاری نصب 500 هزار سیستم خورشیدی خانگی تا 1410 و رسیدن به 10 هزار مگاوات ظرفیت تجدیدپذیر با 40 درصد مالکیت مردمی، چشمانداز قابل دستیابی است.
*جمعبندی؛ گذار انرژی، گذار اجتماعی
مردمیسازی انرژیهای تجدیدپذیر، فراتر از یک سیاست انرژی، انقلابی اجتماعی در نحوه تولید و مصرف انرژی است. تجربه جهانی ثابت کرده که مشارکت فعال شهروندان، نه تنها تأمین مالی پروژهها را تسهیل میکند، بلکه با ایجاد مالکیت محلی، مقبولیت اجتماعی و پایداری بلندمدت را تضمین میکند. برای ایران با پتانسیلهای طبیعی سرشار و نیاز مبرم به تنوعبخشی اقتصادی، این رویکرد میتواند مسیری برای تبدیل چالشهای انرژی به فرصتهای توسعه پایدار باشد. زمان اقدام فرا رسیده است؛ با اراده سیاسی، چارچوب قانونی مناسب و مشارکت فعال مردم، ایران میتواند به قطب انرژی پاک منطقه تبدیل شود و الگویی برای کشورهای در حال توسعه ارائه دهد.
***
مردمیسازی سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، با بیش از چهار دهه تجربه موفق جهانی، راهکاری اثباتشده برای غلبه بر محدودیتهای مالی دولتها و تسریع گذار انرژی است. از مدل تعاونی دانمارک با 80 درصد مالکیت محلی توربینهای بادی تا پلتفرمهای کراودفاندینگ و توکنهای بلاکچین، طیف متنوعی از الگوها شکل گرفته که متناسب با شرایط هر کشور قابل بومیسازی است. با وجود چالشهایی نظیر دوره بازگشت 7 تا 12 ساله و هزینه اولیه بالا، کاهش 85 درصدی هزینههای فناوری و ایجاد 15 شغل به ازای هر مگاوات، این رویکرد را جذاب کرده است. برای ایران با 300 روز آفتابی و 7000 هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان، طراحی مدل ترکیبی نیروگاههای پشتبامی شهری و تعاونیهای روستایی، میتواند 10 هزار مگاوات ظرفیت جدید با 40 درصد مالکیت مردمی ایجاد کند.