استراتژی گذار فولاد مبارکه به بنگاه‌داری پلتفرمی

توسط

امیرحسین ارضاء، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری توسعه توکا، نقشه راه تحول ساختاری گروه فولاد مبارکه از یک بنگاه صنعتی سنتی به یک هلدینگ پلتفرمی مدرن را ترسیم کرد. این رویکرد نوین بر یکپارچه‌سازی زنجیره ارزش، استفاده از هوش مصنوعی و داده‌های مالی برای چابکی در تصمیم‌گیری تمرکز دارد. هدف نهایی این استراتژی، کاهش هزینه‌های سرمایه، بهبود تخصیص منابع و خلق ارزش پایدار برای تمام شرکت‌های زیرمجموعه و سهامداران است.

بازتعریف گروه فولاد مبارکه فراتر از صنعت

امیرحسین ارضاء در اولین نشست راهبردی مدیران عامل گروه، دیدگاه نوینی را درباره ماهیت فعلی این مجموعه عظیم مطرح کرد. فولاد مبارکه دیگر صرفاً یک کارخانه صنعتی تولیدکننده ورق فولادی محسوب نمی‌شود. این مجموعه اکنون در جایگاه یک شرکت مادر تخصصی قرار دارد که مالکیت و مدیریت چندین شرکت فرعی و وابسته را بر عهده دارد. پیچیدگی مدیریت در چنین سطحی، بازنگری اساسی در مفهوم «گروه» و نحوه اداره آن را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. مدیران باید ساختار سنتی را رها کنند و مدل‌های کارآمدتر متناسب با ابعاد کنونی سازمان را بپذیرند.

مولفه‌های کلیدی در هلدینگ پلتفرمی

رویکرد «هلدینگ پلتفرمی» (Platform Holding) به عنوان یک الگوی نوظهور و پیشرو در اقتصاد جهانی، راهکاری برای مدیریت این پیچیدگی‌ها است. این مدل مدیریتی بر چند اصل اساسی استوار است که شامل یکپارچه‌سازی فرآیندها و افزایش چابکی در سطوح تصمیم‌گیری می‌شود. محوریت قرار دادن داده‌ها و مدیریت کامل زنجیره ارزش از مرحله استخراج معدن تا سطوح بالای فناوری و فین‌تک، در قلب این استراتژی قرار دارد. یکپارچگی در این مدل جایگزین تمرکزگرایی صرف می‌شود و جریان اطلاعات در سراسر شبکه شرکت‌ها روان‌تر خواهد شد.

نقش هوش مصنوعی و مغز مالی هوشمند

مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری توسعه توکا بر لزوم تجهیز ساختار مدیریتی به ابزارهای مدرن تأکید ویژه‌ای دارد. استفاده از یک «مغز مالی هوشمند» که با داده‌های به‌روز تغذیه می‌شود، برای موفقیت این گذار حیاتی است. بهره‌گیری از مدل‌های پیشرفته مالی و الگوریتم‌های هوش مصنوعی، دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه یک ضرورت محسوب می‌شود. شرکت‌ها با تکیه بر این فناوری‌ها، تصمیمات خود را بر مبنای داده‌های دقیق (Data-Driven) اتخاذ می‌کنند و سرعت واکنش خود را نسبت به تغییرات بازار افزایش می‌دهند.

الگوبرداری از غول‌های فولادی جهان

بررسی مسیر طی شده توسط شرکت‌های پیشرو جهانی مانند «آرسلورمیتال» نشان می‌دهد که صنایع بزرگ فولادی به سمت راهکارهای ارزش‌محور حرکت کرده‌اند. این شرکت‌ها سیستم‌های مدیریت ریسک یکپارچه را پیاده‌سازی کرده‌اند تا در برابر نوسانات بازار مقاوم باشند. شاخص‌های کلیدی عملکرد در این مدل تغییر کرده است و اکنون مواردی مانند «سرعت تبدیل تصمیم به اجرا» و «میزان خلق ارزش در هر پروژه» معیار سنجش موفقیت هستند. فولاد مبارکه نیز باید تجربیات جهانی را با زیرساخت‌های بومی ایران تطبیق دهد.

اهداف راهبردی تأسیس گروه مالی

ایجاد یک گروه مالی مستقل و قدرتمند در کنار بدنه صنعتی فولاد مبارکه، اهداف مشخصی را دنبال می‌کند. اولویت نخست در این مسیر، کاهش مؤثر هزینه سرمایه و بهینه‌سازی ساختار سرمایه در کل گروه است. این اقدام به شرکت اجازه می‌دهد تا منابع مالی خود را به شکل کارآمدتری تخصیص دهد و بازدهی بلندمدت ایجاد کند. این مزیت شامل حال شرکت مادر و تمام شرکت‌های تابعه خواهد شد و یک اکوسیستم مالی پایدار را شکل می‌دهد.

شفافیت و حاکمیت شرکتی مدرن

در دنیای تجارت امروز، منسجم‌سازی فرآیندهای مالی و شفافیت در برابر ذینفعان اهمیتی دوچندان دارد. نهادهای ناظر مانند سازمان بورس اوراق بهادار نیازمند گزارش‌های دقیق و شفاف هستند. پیاده‌سازی استانداردهای گزارش‌دهی پایداری و حاکمیت اجتماعی (Social Governance) اعتبار برند را ارتقا می‌دهد. شرکت‌ها باید روابط خود را با سهامداران و ناظران بر اساس اصول شفافیت بازتعریف کنند تا اعتماد عمومی را به عنوان یک سرمایه اجتماعی حفظ کنند.

چشم‌انداز پایداری و مدیریت نقدینگی

فولاد مبارکه پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک الگوی موفق در زمینه هلدینگ‌های پلتفرمی دارد. ایجاد هم‌افزایی بین شرکت‌های متعدد گروه، مدیریت نقدینگی را تسهیل می‌کند و قدرت چانه‌زنی مجموعه را افزایش می‌دهد. همچنین استفاده از ظرفیت صندوق‌های بازنشستگی و ابزارهای بازار سرمایه با تکیه بر مزیت‌های رقابتی فولاد، رفاه کارکنان را تضمین می‌کند. در نهایت، این تحول ساختاری باید با رصد دائمی فرصت‌های جهانی و نیازهای داخلی، ارزشی ماندگار برای کل زنجیره فولاد خلق کند.

***

حرکت گروه فولاد مبارکه به سمت مدل «هلدینگ پلتفرمی» نشان‌دهنده بلوغ استراتژیک در لایه مدیریت ارشد این بنگاه است. گذر از تمرکز صرف بر عملیات تولیدی به سمت مدیریت هوشمند جریان‌های مالی و داده‌ای، ریسک‌های سیستماتیک ناشی از نوسانات اقتصادی را کاهش می‌دهد. تأسیس یک بازوی مالی قدرتمند و یکپارچه، وابستگی گروه به تأمین مالی پرهزینه خارجی را کم می‌کند و گردش نقدینگی داخلی را بهینه می‌سازد. این رویکرد در بلندمدت منجر به افزایش حاشیه سود خالص و ثبات بیشتر نمادهای بورسی وابسته به این گروه خواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

پیام بگذارید

اطلس اقتصاد