جان دوباره هوش مصنوعی به توربینهای گاز سیکل ساده
مبحث هوش مصنوعی به یکی از فراگیرترین موضوعات در تمام رسانهها تبدیل شده و رقابتی تازه در عرصه فناوری به راه انداخته است. یکی از پیامدهای اصلی این رقابت، مصرف بسیار بالای انرژی توسط مراکز داده است. با این حال، این تقاضای فزاینده علاوه بر نوآوری، گاهی منجر به بازگشت به راهکارهای سادهتر و قدیمیتر میشود. نمونه بارز این موضوع، رجوع دوباره به نیروگاههایی است که گمان میرفت عمر مفید آنها به پایان رسیده است.
توربینهای گاز سیکل ساده پیش از ظهور فناوری پیشرفتهتر سیکل ترکیبی، محبوبیت زیادی داشتند. اما پس از آن به تدریج کنار گذاشته شدند، زیرا نیروگاههای سیکل ترکیبی هم بازدهی بالاتری دارند و هم آلایندگی کمتری تولید میکنند. فرآیند کار توربین سیکل ساده بر سوزاندن گاز و استفاده از حرارت حاصله برای تولید مستقیم برق استوار است. در مقابل، مدل سیکل ترکیبی همین روند را طی میکند و سپس از حرارت باقیمانده برای تولید بخار و گرداندن یک توربین دیگر و در نتیجه تولید برق بیشتر بهره میگیرد.
چرا شرکتهای فناوری به توربینهای ناکارآمد علاقهمند شدهاند؟
نشریه «بلومبرگ» در یک بررسی تازه پیرامون توسعه هوش مصنوعی و نیاز مبرم آن به انرژی، بر ناکارآمدی و انتشار بیشتر گازهای گلخانهای توسط توربینهای سیکل ساده تأکید میکند. با این وجود، این توربینها مزایای منحصربهفردی دارند که علت علاقه غولهای فناوری را به آنها آشکار میسازد. نخستین و مهمترین مزیت آن است که نیروگاههای مجهز به این توربینها بسیار سریعتر از نیروگاههای سیکل ترکیبی وارد مدار تولید میشوند. این ویژگی برای شرکتهای فناوری با نیازهای متغیر و رو به رشد، اهمیت استراتژیک بالایی دارد. علاوه بر آن، فرآیند ساخت این نیروگاهها سادهتر، سریعتر و به مراتب ارزانتر از احداث واحدهای پیچیده سیکل ترکیبی خواهد بود؛ نکتهای که برای توسعهدهندگان هوش مصنوعی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
روندهای موازی: از انرژی هستهای تا رویکرد «همه گزینهها روی میز»
در کنار این راهکار سریع، شرکتهای فناوری در حال سرمایهگذاریهای بلندمدت نیز هستند. به عنوان مثال، شرکت «متا» بهتازگی یک قرارداد 20 ساله با شرکت «کانستلیشن انرژی» که گرداننده یک نیروگاه هستهای در ایالت ایلینوی است، امضا کرد. نکته جالب توجه آن است که مقرر شده بود این نیروگاه در سال 2017 تعطیل شود. اما قانونگذاران ایلینوی به منظور حفظ قابلیت اطمینان شبکه برق و کاهش آلایندهها، دوره عمر آن را تمدید نمودند. این قرارداد جدیدترین نمونه از موج توافقهایی است که نشان میدهد شرکتهای بزرگ فناوری برای پیشبرد پروژههای هوش مصنوعی خود به انرژی هستهای نیز روی آوردهاند. با این وجود، احداث یک نیروگاه هستهای جدید بسیار زمانبر است و ساخت آن سالها طول میکشد.
کوین میلر، معاون مراکز داده جهانی در شرکت آمازون، اوایل سال جاری میلادی گفت: «برای تأمین انرژی مورد نیاز شبکه، در مقطعی باید رویکرد “همه گزینهها روی میز” را در پیش بگیریم. تعجبی ندارد که برای کوتاهمدت ناچار به افزودن ظرفیت تولید حرارتی باشیم.» این دیدگاه نشان میدهد صنعت فناوری ناگزیر است به سرعت بر حجم تولید برق حرارتی خود بیفزاید تا پاسخگوی تقاضای فزایندهاش باشد و این احتمالاً فقط یک ضرورت کوتاهمدت نخواهد بود.
یک سرمایهگذاری بلندمدت در زیرساختهای انرژی
چه یک نیروگاه گاز سیکل ساده باشد که ظرف چند ماه ساخته میشود و چه یک نیروگاه هستهای که ساخت آن سالها به طول میانجامد، هوش مصنوعی به برق مطمئن و فراوان نیازمند است. تضمین چنین منبع برقی یک سرمایهگذاری بلندمدت محسوب میشود، نه یک هزینه موقتی که 5 سال بعد به سبب مقررات سختگیرانه زیستمحیطی کنار گذاشته شود. عجیب است که بزرگترین حامیان گذار به انرژیهای پاک، یعنی همین شرکتهای فناوری، خودشان بحث قابلیت اطمینان و حتی نقش هیدروکربنها را دوباره پررنگ کردهاند. عجیبتر آنکه در چنین وضعیتی، تقاضا برای توربینهای گاز به قدری افزایش یافته که این تجهیزات نیز کمیاب شدهاند و در نتیجه، ساخت نیروگاههای سیکل ساده ممکن است کمی بیش از زمان مورد انتظار به درازا بکشد.
***
وضعیت فعلی نشاندهنده یک برخورد مستقیم میان دو روند بزرگ جهانی است: انقلاب هوش مصنوعی و گذار به انرژیهای پاک. نیاز فوری و تصاعدی صنعت فناوری به قدرت محاسباتی، به یک تقاضای عظیم برای انرژی پایدار و قابل اتکا (Reliable Energy) منجر شده است. این نیاز به قدری حیاتی است که شرکتهای پیشرو در این حوزه، حاضرند به طور موقت از برخی اهداف زیستمحیطی خود عقبنشینی کرده و از فناوریهای سریعالوصول اما کمتر بهینه مانند توربینهای سیکل ساده استفاده کنند. این یک تصمیمگیری بر اساس اصل «واقعگرایی اقتصادی» است؛ جایی که سرعت دسترسی به منابع بر هزینه و پیامدهای زیستمحیطی اولویت پیدا میکند. این پدیده یک بازار جدید و غیرمنتظره برای سازندگان توربینهای گاز ایجاد کرده و معادله عرضه و تقاضا در صنعت نیروگاهی را تغییر داده است. در بلندمدت، این شرکتها به سرمایهگذاری روی انرژیهای پاک و پایدار مانند هستهای ادامه خواهند داد، اما در کوتاهمدت و میانمدت، جهان شاهد یک رنسانس برای فناوریهای تولید برق حرارتی خواهد بود تا شکاف انرژی هوش مصنوعی را پر کند.